تین نیوز | چند سالی است که هر وقت هواپیمایی هنگام نشستن یا برخاستن از فرودگاه مهرآباد دچار سانحه میشود و سقوط میکند، فورا عدهای با گرفتن ژست کارشناسی حملونقل هوایی خواستار تعطیلی فرودگاه مهرآباد و انتقال پروازهای آن به فرودگاه بینالمللی امام در فاصله 70 کیلومتری جنوب تهران میشوند. بعد از سانحه اخیر سقوط هواپیمای ایران 140 و مرگ دلخراش مسافران این هواپیما که بهطور غیرمستقیم سبب مرگ یک دختر جوان در محل نزدیک سقوط هواپیما نیز شده بود، شاهد چنین اظهارنظرهایی در رسانهها بودیم.
نکته جالب اینجاست که یکی از همین کارشناسان حملونقل هوایی که خواستار برچیده شدن فرودگاه مهرآباد به دلیل قرب آن با محلات مسکونی اطراف شده بود، اذعان کرده است زمانی که فرودگاه مهرآباد در فاصله 10 کیلومتری جنوب غربی تهران ساخته میشد از این همه ساختمان و خیابان و برج و بارو و مناطق مسکونی در اطراف آن کمترین نشانهای به چشم نمیخورد.بله، دور بودن محلی که حدود 70، 80 سال پیش برای احداث فرودگاه بینالمللی مهرآباد انتخاب شده بود از حریم مسکونی آن موقع تهران یک واقعیت است و اگر طی این سالها با توسعه و گسترش بیحساب و کتاب و سرطانی تهران به سمت جنوب غربی به حریم فرودگاه مهرآباد تجاوز نمیکردیم، این فرودگاه همچنان با مناطق مسکونی واقع در این منطقه فاصله معناداری داشت و ما امروز نگران سقوط هواپیماهای سانحه دیده در مناطق مسکونی نزدیک به آن نمیشدیم هرچند که سقوط انواع هواپیماها در مناطق مسکونی در کشورهای جهان سابقهای دیرینه دارد و در کشور خود ما نیز طی چند دهه گذشته مشابه آن را در تهران و سایر شهرهای بزرگ کشور شاهد بودهایم.امروز در کلانشهرهای بزرگ دنیا همچون نیویورک، لندن و پاریس علاوه بر چند فرودگاه بزرگ بینالمللی، فرودگاههای دیگری در مقیاسهای مختلف وجود دارد که با وجود نزدیکی به مناطق مسکونی، نشست و برخاست هواپیماها در آنها انجام میشود اما در احداث محلهها و مناطق مسکونی در اطراف این فرودگاهها و اینکه تا چه اندازه در مسیر کریدورهای پروازی هواپیماها قرار داشته باشند، اصول و موازین ضروری شهرسازی و جانماییها رعایت شده است و اینطور نبوده که مثل کشور ما، شهرداری بدون هماهنگی با سازمانهای هواپیمایی ذیربط و بدون ضابطه جواز ساختوساز در اراضی نزدیک به باند نشست و برخاست فرودگاه مهرآباد را صادر کند.انتقال فرودگاه بینالمللی مهرآباد از جنوب غربی تهران به اندازه انتقال خود پایتخت به نقطه دیگری از کشور آنقدر دردسرساز، پرهزینه و زمانبر است که تصور آن در ذهن نمیگنجد. تبدیل شدن فرودگاه مهرآبادبه فرودگاهی برای پروازهای داخلی عملیترین و منطقیترین کاری بوده که تا به امروز صورت گرفته است. با این همه باید کاری کرد که از این پس اجازه هیچگونه ساختوساز بیشتر در باقیمانده اراضی نزدیک به باندهای این فرودگاه که میتواند ضریب خطر و تلفات سقوط احتمالی هواپیماها در آینده را افزایش دهد، داده نشود و حتی اگر امکان داشته باشد با اختصاص بودجهای از محل بودجه ملی یا اخذ تسهیلات از بانک جهانی یا صندوق بینالمللی پول بخشهایی از ساختوسازهای صورت گرفته در حریم بیش از حد نزدیک به فرودگاه مهرآباد از مالکان خریداری و به تاسیسات غیرمسکونی تبدیل شود.
امروز ساخت یک فرودگاه بینالمللی نظیر فرودگاه مهرآباد به هزینهای معادل یک سال درآمد نفتی ایران نیاز دارد ضمن آنکه میانگین مدت زمان پرواز از فرودگاه مهرآباد به شهرهای دور و نزدیک کشور حداکثر 70 دقیقه است و به هیچوجه منطقی و عقلایی نیست که از شهروندان تهرانی بخواهیم برای انجام این سفرهای هوایی کوتاه، بیش از همین مدت زمان را با پرداخت کرایههای سنگین، صرف عبور از خیابانهای پرترافیک تهران و اتوبانهایی کنند که ضریب خطر بروز حوادث رانندگی منجر به قتل و جرح در آنها چندین برابر سوانح هوایی کشور است.
اما برای مشکل ساختوساز در اراضی نزدیک به حریم فرودگاهها باید بهطور اساسی و در تمام کشور چارهاندیشی شود. به زبان دیگر باید با درس عبرت گرفتن از بلایی که با دادن اجازه احداث محلات مسکونی در فاصله بیش از حد نزدیک به حریم این فرودگاه بر سرمان آمده است، کاری کنیم که در سالهای پیش رو این اشتباه و ندانمکاری بزرگ با توسعه بیحساب و کتاب شهر پرند و دیگر شهرهایی که در فواصل نه چندان دور از فرودگاه امام در دست احداث است، تکرار نشود و در حولوحوش فرودگاههای دیگر کلانشهرهای کشور نیز شاهد تکرار چنین اشتباه بزرگی نباشیم.
یقینا اگر طی دهههای گذشته استانداریها، فرمانداریها، شهرداریها و از همه مهمتر وزارت راه و شهرسازی براساس وظایف ذاتی خود از توسعه ناموزون و بدون نقشه راه شهرها به سمت فرودگاهها و واحدها و شهرکهای صنعتی جلوگیری میکردند، امروز نه مشکلی به نام نزدیکی مناطق مسکونی به باند فرودگاهها وجود داشت و نه شهروندی از وجود واحدهای صنایع آلاینده در نزدیک محل سکونت خود شکایت میکرد و خواهان برچیدن آنها میشد.
این دور باطل که امروز فرودگاهی، نیروگاهی یا شهرکی صنعتی را در فاصلهای دور از مرکز شهرها احداث میکنیم ولی بدون ضابطه و حساب و کتاب اجازه میدهیم، شهر به سمت و سوی آنها گسترش پیدا کند، باید روزی در این مملکت متوقف شود چون در هر جایی که نیروگاه برق و کارخانه و فرودگاهی ساخته میشود حتی در بهترین شرایط مقداری آلودگی صوتی و آلودگیهای زیست محیطی وجود خواهد داشت.
فرودگاهی بینالمللی چون فرودگاه مهرآباد یا یک شهرک بزرگ صنعتی پایانه اتوبوسهای مسافری یا ایستگاه تاکسی و امثالهم نیست که هر چند سال یکبار آنها را به جای دیگری منتقل کنیم. چون گناه نه از فرودگاه مهرآباد است نه از شهرکهای صنعتی یا نیروگاههای برق، گناهکار اصلی شیوه بسیار نادرست توسعه شهرهای ماست که همه به پای تراکمفروشی شهرداریها قربانی میشود. پس به جای برخورد با معلول باید با علت مبارزه کنیم.