12 فروند ايرباس درآستانه پيوستن به ناوگان هوايي ایران ایرتورتوسعه فعاليت ايرلاينهاي خصوصي و فروش سهام شركتهاي هواپيمايي دولتي به بخش خصوصي يكي از تدابير قابل توجه براي تعديل و فنيسازي آثار تحريمهاي استكبار جهاني در ناوگان هوايي جمهوري اسلامي ايران (بخش غيرنظامي – مسافري) به شمار ميآيد. البته سير خصوصيسازي ايرلاينهاي دولتي موجود در حال انجام است و مذاكراتي نيز براي ايجاد كنسرسيوم شركتهاي هواپيمايي داخلي – خارجي در راستاي افزايش سهم جابهجايي مسافران هوايي مراحل اجرايي را ميگذراند.از آنجا كه با اتخاذ تدابير مذكور طي چند سال اخير حركتهاي قابل توجهي درخصوص افزايش ناوگان هوايي كشور صورت گرفته است به نظر ميآيد تداوم حمايتهاي منطقي نهادهاي قانوني از جمله دولت و مجلس از شركتهاي هواپيمايي براي تسهيل شرايط ارائه تسهيلات با تمركز بر تأمين نياز ارزي ايرلاينهاي ايراني بتواند به گونهاي بسترهاي اوليه براي توسعه پايدار بخش هوايي را به وجود بياورد. بر اين اساس فرصتي پيش آمد كه با كاپيتان دكتر سيروس باهري مديرعامل جديد هواپيمايي ايران ايرتور پيرامون برخي مسائل اين شركت هواپيمايي به گفتوگو بنشينيم.ناگفته نماند سيروس باهري از همرزمان بزرگاني همچون زندهياد سرلشكر عباس بابايي، سرتيپ شهيد ستاري و شهيد اردستاني بوده كه با كولهباري از تجارب ارزشمند در سالهاي دفاع مقدس و مسئوليتهاي حساس در حوزه هوانوردي طي ساليان گذشته، اكنون سكاندار مديريت هواپيمايي ايران ايرتور است.
با توجه به اينكه بيشترين عمليات پروازي ايران ايرتور با حدود 13 فروند توپولف انجام ميشد بعد از ممنوعيت پرواز توپولفها طي اواخر سال گذشته در ناوگان هوايي چه مسائلي در روند فعاليتهاي اين مجموعه به وجود آمد؟ اين مسئله، سختي و بحرانهايي را براي مديريت سابق و تيم همراهش به وجود آورد. همچنين مسائل تا جايي پيش رفت كه بحران بيكاري پرسنل و ركود فعاليتها در حال رخ دادن بود.
براي ساماندهي مسائل مذكور چه تدابيري مدنظر قرار گرفت؟ اگرچه در اين زمينه استفاده از هواپيماهاي بوئينگ MD به عنوان يك گزينه در ناوگان ايرتور لحاظ شد اما عدم شناخت خلبانان و بخش فني از نحوه فعاليت و اجارهاي بودن اين نوع هواپيما ، مشكلاتي را در پي داشت. البته در مجموع طي نيمه اول سالجاري (اسفند 89 لغايت آبان 90) ايام سخت و عبور از مرحله گذار براي كاربري مطلوب اين نوع هواپيما پشت سرگذاشته شد. همچنين طي مدت مذكور بيشتر مشكلات ياد شده با توجه به تجارب مديريت سابق و تيم همراهش سامان يافت. به صراحت بايد گفت طي مدت مذكور ايران ايرتور بار ديگر متولد شد كه از كنار اين مسئله نبايد به سادگي گذشت و جاي سپاس از مديران و افرادي كه در اين برهه با تمام توان به حل مشكلات پرداختند وجود دارد.بر اين اساس تا اوايل نيمه دوم سالجاري هواپيماهاي MD توانستند جايگاه مناسبي در ناوگان ايران ايرتور به دست بياورند و خدماتي مطلوب ارائه دهند.
به طور كلي چه تعداد هواپيما MD طي سالجاري در ناوگان ايرتور فعال شده است؟ تا زمان حضور بنده به عنوان مديريت جديد شركت (اوايل آبانماه) حدود پنج فروند هواپيماي MD در ناوگان ايران ايرتور حضور يافته بودند. البته در اين زمينه به طور معمول يك فروند از هواپيماهاي مذكور مراحل اورهال (تعميرات اساسي) را ميگذراند. همچنين براي افزايش ناوگان و گرفتن سهم بيشتر از جابهجايي مسافران هوايي نيز در چند ماه اخير افزايش هواپيماهاي MD با هدف ارتقاي درآمدزايي شركت مدنظر قرار گرفت، چراكه تعداد محدود هواپيما براي يك ايرلاين هزينههاي آن را تأمين نميكند.بر اين اساس در گام اول داشتن 14-12 فروند انواع هواپيما در ناوگان ايران ايرتور هدفگذاري شد كه با تحقق اين مسئله علاوه بر تأمين هزينهها، ميتوان در مسير سودآوري شركت نيز حركت كرد. اگرچه در شرايط كنوني حدود 12 فروند هواپيماي MD در مجموع ناوگان ايران ايرتور فعال شدهاند اما حدود سه فروند آن نيز مراحل اورهال دورهاي را ميگذرانند كه از اين تعداد تا پايان سال دو فروند در ناوگان شركت حضور مييابد و يك فروند ديگر نيز در اوايل سال آينده به ناوگان ايران ايرتور ميپيوندد.
چندي پيش رئيس سازمان هواپيمايي كشوري از موافقت بانك مركزي براي تأمين نياز ارزي ايرلاينها خبر داد. حركت مذكور چه تأثيري در روند فعاليت شركتهاي هواپيمايي خواهد داشت؟ در صورت تحقق اين مسئله ايرلاينها ميتوانند تسريع در روند خريد هواپيماهاي جديد را به وجود بياورند. البته تاكنون فقط طرح مسئله مذكور در حد يك اعلام خبري بوده است و ايرلاينها نيز منابعي را دريافت نكردهاند.
در اين زمينه ايران ايرتور چه درخواستي را ارائه كرده است؟ همچنين ماهيانه نياز ارزي شركت چه ميزان برآورد ميشود؟ براساس برنامه پنج ساله شركت خـريد حدود 30 فروند انواع هواپيماهاي ايرباس توسط ايران ايرتور مدنظر قرار دارد. اگرچه در اين روند تعداد نياز ساليانه و محاسبه هزينه هر فروند از هواپيماهاي مذكور مشخص شده است اما مجموع اين برنامه نيز براي تأمين منابع اوليه، به ارگانهاي مرتبط ارسال شد. در شرايط كنوني براي داشتن سرويسدهي منظم و انجام تعميرات دورهاي براي داشتن پروازهاي ايمن بايد ماهيانه حداقل حدود 7 ميليون دلار ارز تأمين شود.
به عنوان نمونه براي افزايش ناوگان و داشتن سهم بيشتر از جابهجايي مسافران هوايي چه برنامهاي در سال آينده داريد؟ در اين راستا براساس اهداف سال اول برنامه پنج ساله شركت طي مذاكرات متعدد با كشورهاي مختلف اروپايي، حدود 12 فروند انواع هواپيماي ايرباس مدلهاي مختلف 300 (از جمــــــله 321-320-310) به صورت ملكي – استيجاري در ناوگان ايران ايرتور فعال خواهند شد.
ارزش اين هواپيماها چقدر برآورد ميشود و تاكنون چه حركتهايي در اين زمينه صورت گرفته است؟ حدود 250 ميليون دلار براي تحقق اين مسئله بايد تأمين اعتبار شود. اگرچه مذاكرات انجام شده و تمام مسائل براي عقد قرارداد مهياست اما در صورت تخصيص منابع توسط مراجع مسئول ميتوان اين قرارداد را عملياتي ساخت. البته در مجموع بسياري از ايرلاينها از جمله ايران ايرتور براساس مذاكرات متعدد و عقد توافقنامههاي اوليه با كشورهاي مختلف از جمله كشورهاي اروپايي بستههايي را براي خريد هواپيما به سازمان هواپيمايي كشوري ارائه كردهاند كه در صورت تأمين منابع ارزي ميتوان ورود انواع هواپيماي جديد به ناوگان هوايي كشور را توسط ايرلاينهاي داخلي شاهد بود.
به عنوان نمونه در شرايط كنوني بايد حداقل چه ميزان نرخ بليت هواپيما تعيين شود تا ايرلاينها بتوانند در يك فضاي رقابتي به ارائه خدمات بپردازند؟ اگرچه در سال جاري حدود 15 درصد افزايش قيمت بليت هواپيما لحاظ شد اما در اين زمينه ساير خدماتي كه به ايرلاينها داده شد افزايش بيشتري از رقم مذكور داشت. براين اساس در شرايط كنوني بيشتر ايرلاينها سودآوري مناسب ندارند و با مشكلات بسياري از جمله افزايش بدهيهايشان فعاليت ميكنند. بايد در نظر داشت كه در تمام دنيا، ايرلاينها به گونهاي سوبسيد دريافت ميكنند چرا كه داشتن توجيه اقتصادي و كسب درآمد براي شركتهاي هواپيمايي با مسائل بسياري (از جمله ريسك بالاي فعاليت) ارتباط دارد و اين مسئله براي ايرلاينهايي كه ناوگاني با سن بالا و در شرايط تحريم به سر ميبرند دوچندان است. در مجموع در شرايط كنوني بايد حداقل با توجه به نرخ تورم افزايش قيمت بليت هواپيما صورت گيرد تا بتوان بخشي از زياندهي ايرلاينها را كاهش داد. همچنين در اين روند افزايش تعرفه ارائه خدمات مرتبط با شركتهاي هواپيمايي (نظير كترينگ، هندلينگ، سوخت و امور فرودگاهي) بايد متناسب با افزايش قيمت بليت هواپيما صورت گيرد تا حداقل تأمين هزينهها متناسب با درآمد (سربه سر) ايرلاينها باشد.
با توجه به اعمال افزايش نرخ سوخت هواپيما از 100 به 400 تومان در اواخر نيمه اول سال جاري، پرداخت مابهالتفاوت نرخ مذكور توسط شركت هاي هواپيمايي براي حمايت از ايرلاينها در آينده مدنظر قرار گرفت، براي تعديل مشكلات اين مسئله چه راهكاري را پيشنهاد ميكنيد؟ ثابت نگه داشتن نرخ خدمات مرتبط با شركتهاي هواپيمايي نظير كترينگ، هندلينگ، خدمات فرودگاهي، سوخت و افزايش قيمت بليت هواپيما براساس نرخ تورم از پارامترهايي است كه ميتواند عاملي براي كاهش زيان انباشته ايرلاينها مدنظر قرار بگيرد. بايد در نظر داشت كه با توجه به شرايط اقتصادي شركتهاي هواپيمايي، اخذ قيمت سوخت براي هر ليتر 400-200 تومان نيز، ورشكستگي ايرلاينها را در پي خواهد داشت. البته با محاسبه درآمد، مصرف سوخت و هزينههاي شركتهاي هواپيمايي ميتوان ابعاد اين مسئله را شفاف ساخت.