Touradg
  • Touradg
  • 100% (عالی)
  • مدیریت شروع کننده موضوع شبیه ساز: Prepar3D 5.3
11 سال پیش
UserPostedImage


این بزرگمرد عرصه نبرد با دشمن، قهرمانی بلامنازع عملیات‌های برون مرزی، بمباران و انهدام اهداف بسیار استراتژیک و فوق حفاظت شده عراقی در عمق خاک دشمن را در کارنامه دارد.فرج‌الله براتپور برنامه‌ریز و فرمانده عملیات اچ 3 بوده است. این عملیات در نوع خود بی‌نظیرترین عملیات هوایی به حساب می‌آید.وی همچنین در این عملیات فرمانده گروه سوم بود و در عملیات اچ 3 پایگاه الولید را شجاعانه بمباران کرد.

سرتیپ خلبان براتپور، درباره روز عملیات اچ 3 گفته است:
برنامه اجرای ماموریت طوری طراحی شده بود که حمله در زمان تعویض شیفت نیروهای عراقی انجام شود. با توجه به اینکه نمی‌خواستم کسی از این ماموریت بویی ببرد از مدتها قبل به فکر آماده نگه داشتن تعدادی هواپیما برای انجام این عملیات بودم و حتی مهماتی را که از ماموریتهای قبلی باقی مانده بود دستور دادم انبار کنند و بدین صورت روز عملیات تعداد 10 هواپیمای مجهز به بمب آماده عملیات بود. در آن روز حتی دستور دادم تا تمام ارتباطات مخابراتی پایگاه و منازل سازمانی نیز قطع شود. در این مدت سعی می‌کردم تا همه چیز را عادی جلوه دهم. حتی وقتی خلبان ایرج عصاره که از خلبانان خوب پایگاه بود از من مرخصی خواست با او موافقت کردم.»

عملیات اچ 3 یکی از بزرگترین عملیات‌های هوایی دنیاست که به نام فانتوم‌ها ثبت شده است. فانتوم‌های ایرانی طی یک عملیات پیچیده و تحسین برانگیز در 4 آوریل 1981 (فروردین 1360) پایگاه هوایی الولید در مجموعه اچ 3 واقع در غرب عراق، در نزدیکی مرز این کشور با اردن را به کلی نابود کردند.بزرگی این کار زمانی مشخص تر می شود که آمریکا در سال 1990 در جنگ خلیج فارس در حمله به این پایگاه 3 فروند F-14D رو از دست داد.

همشهری

PC Flight Simulation Geek Since 1998
Touradg
  • Touradg
  • 100% (عالی)
  • مدیریت شروع کننده موضوع شبیه ساز: Prepar3D 5.3
11 سال پیش
این مصاحبه قدیمی اما خواندنی است (خلاصه شده):

UserPostedImage


آقای برات پور! لطفا در ابتدا بفرمایید که از چه زمانی وارد نیروی هوایی شدید و تحصیلات خود را در کجا گذراندید؟
بنده در سال 1324 در کنگاور متولد شدم و دو سال داشتم که به کرمانشاه رفتیم و تا مقطع دیپلم در آنجا درس خواندم. بعد از دیپلم به دانشکده خلبانی آمدم و در مهر 1347 پس از گذراندن تحصیلات در ایران و آمریکا به درجه ستوان دومی نایل شدم که بعد از آن شروع به پرواز با هواپیمای F5 در رادارهای تاکتیکی کردم. تا سال 1351 با آن هواپیماها 1000 ساعت پرواز داشتم. از آن سال به بعد پرواز با هواپیمای F4 را آموزش دیدم. مهر سال1357 هم برای آموزش های مدیریتی به امریکا رفتم و دو ماه مانده به انقلاب به کشور برگشتم.

می‌توانید از حال و هوای انقلاب در آن ایام و بازتابی که در میان خلبانان داشت، برای ما بگویید؟
وقتی ما می‌خواستیم به ایران بیاییم؛ یکی از مدیران آمریکایی ما که رابط میان نیروی هوایی و ارتش آمریکا بود، نزد ما آمد و گفت «شما افسر ارشد هستید؛ انقلاب در حال پیروزی است. ما به شما کار می‌دهیم و شما می‌توانید برای فروختن منزل و جمع کردن وسایل زندگی به ایران بروید و برگردید». اما من قبول نکردم و گفتم وطنم ایران است و حتی اگر بمیرم، دوست دارم آنجا باشم.

دقیقا کی برگشتید؟
آبان ماه. اوایل آذرماه هم در پایگاه ششم شکاری بوشهر مشغول شدم. انقلاب هم در جریان بود و در نزدیکی پیروزی، یک روز در میدان صبحگاه همه بچه‌‌ها شروع به "مرگ بر شاه" گفتن کردند. وقتی انقلاب پیروز شد، چون من دوره‌های مدیریت نگه‌داری را در آمریکا دیده بودم، مرا به جای شهید کشواد که معاون لجستیکی پایگاه بوشهر انتخاب کردند. آن سمت آن زمان با توجه به خواسته‌های پرسنل، کار پرمشغله‌ای بود. بعد از یکسال، پس از جریانات پاوه که شهید نوژه شهید شد، سرلشکر باقری فرمانده وقت نیروی هوایی از من خواست که به همدان بروم. او بلافاصله هواپیمایی به بوشهر فرستاد و من با خانواده به همدان رفتم. در همدان هم معاون لجستیکی بودم و هم اینکه پرواز می‌کردم؛ تا اینکه کودتای نوژه اتفاق افتاد و از آن پس معاونت عملیاتی پایگاه را هم بر عهده گرفتم (یعنی همزمان مسئولیت دو معاونت را داشتم). تا اینکه در روز 31 شهریور حمله عراق اتفاق افتاد. البته ما از قبل اطلاع داشتیم و از چهار پنج ماه قبل هواپیماهای پایگاه‌های مختلف شکاری گشت می‌زدند و بر اساس مشاهدات، به تهران گزارش می‌دادیم که عراق در حال جاده سازی و سنگربندی در مرز است.

UserPostedImage


یعنی شما مطمئن بودید که جنگ اتفاق می‌افتد؟
بله، ما در اول شهریور ماه مطمئن بودیم که جنگ اتفاق می‌افتد و گزارش آن را هم داده بودیم که عراق آماده جنگ است. حتی در آن ایام عراق برخی نقاط مرزی ما را گرفته بود و برخی مواضع مانند شهر مهران، پاسگاه‌ها و... را نیز هدف قرار داده بود. اما مسئولان توجهی به این اخبار نمی‌کردند. حتی یکبار 6 فروند هواپیما با لیدری خودم و به دستور فرماندهان ارتش نقطه‌ای را بمباران کردیم تا نیروی زمینی برود آن را پس بگیرد، اما آنها عقب نشینی نکردند. دلیل این بود که ما در ارتش فرماندهی قوی نداشتیم و در تقسیم نیروها مشکل بود. مثلا یک نیروی فنی، به آشپزخانه رفته بود! در سطح فرماندهی هم خیلی از فرماندهان جابجا و برخی نیز اعدام شده بودند. بنابراین سیستم ارتش به هم خورده بود. در حالی که اگر ارتش در آن زمان قدرت و نظم فعلی را داشت عراق جرات نمی‌کرد به ایران حمله کند. در طول تاریخ می‌بینیم که هرگاه وحدت ضعیف شده و اختلاف زیاده شده است، دشمنان به ما حمله کرده اند. در آن هنگام هم صدام فکر کرد مردم با نظام نیستند، نیروهای مسلح هم ضعیف هستند و ظرف یک هفته به تهران می‌رسند. اما وقتی حمله اتفاق افتاد همه ملت حواس‌شان جمع شد. اصلاً چرا آمریکا الآن به ایران حمله نمی‌کند؟ زیرا ملت ما با هر گرایش و سلیقه ای، در هنگام جنگ مقابل دشمن متحد می‌شوند. ما خلبانانی داشتیم که از ارتش اخراج شده بودند، اما وقتی جنگ شد همه برگشتند و گفتند هیچ پولی نمی‌خواهیم و فقط می‌خواهیم برای کشورمان بجنگیم. آن روزها تمام فشار جنگ هم روی نیروی هوایی بود که متاسفانه اسمی هم از آن نیست. نیروی هوایی روزانه حدود 350 تا 400 سورتی پرواز انجام می‌داد. من که مسئول پایگاه همدان بودم، یادم است در یک روز 105 سورتی پرواز انجام دادیم. پس بی‌خود نبود که عراق در یک باتلاق گیر کرد؛ این نیروی هوایی بود که ارتش عراق را زمین گیر کرد. در حالی که در حالت عادی یکی از وظایف نیروی هوایی حمایت از نیروی زمینی است و کار اصلی اش برتری هوایی و هدف قرار دادن فرودگاه‌ها، پایگاه‌های هوایی؛ مخابرات و.. است. اما به خاطر اینکه ما در نیروی هوایی بیش از حدود وظایف کار کردیم، در همان ماه اول جنگ بیشترین تلفات را دادیم و بعد از آن بود که نیروی زمینی و سایر نیروها مانند بسیجی های عزیز که قهرمانان و دلاوران جنگ بودند، وارد شدند.

بعد از پایگاه همدان، مسئولیتهای دیگری پیدا کردید؟
بعد از آن در مهرماه سال 1360 جانشین پایگاه ششم شکاری بوشهر شدم. سال 1362 به دانشکده فرماندهی ستاد رفتم و سپس به مدت دو سال فرمانده پایگاه همدان شدم. بعد از آن به مدت 5 سال و نیم فرمانده منطقه هوایی شیراز بودم و در آخر هم به مدت 4 سال ونیم رئیس اداره بازرسی نیروی هوایی شدم تا این که بازنشسته شدم.

عملیات حمله به H3 چه زمانی انجام شد؟
آن عملیات در 15 فروردین 1360 انجام شد. این عملیات دو بار دیگر می‌خواست انجام شود که نشد؛ دفعه اول در آبان ماه 59 بود و به دلیل لو رفتن؛ در میانه انجام، متوقف شد. مرتبه دوم هم رهبری دسته با سرهنگ گلچین فرمانده پایگاه همدان و از بهترین خلبانان آن دوره بود. در مرحله سوم، شهید فکوری، بنده و سرهنگ گلچین و یکی دیگر از دوستان را خواست و گفت که این عملیات باید انجام شود.

اصلا هدف آن عملیات چه بود؟
ما اطلاع پیدا کرده بودیم که عراق یک‌سری از هواپیماهای ساخت انگلیس با ارزش خود را در 3 پایگاه نزدیک مرز اردن مستقر کرده است تا در وقت لزوم از آنها استفاده کند. آن هواپیماها عبارت بود از هواپیمای استراتژیک توپولوف 22 که می‌توانست از بغداد برود و مشهد را موشک باران کند و برگردد، میگ 25، سوخو 24، میگ22 و... . ما برای این کار 2 هزار کیلومتر باید می‌رفتیم و 2 هزار کیلومتر هم برمی‌گشتیم؛ از طرفی در سوریه هم نمی‌توانستیم فرود بیاییم و باید برمی‌گشتیم. فرماندهان جنگ هم مخالف سوخت‌گیری در سوریه بودند و لذا باید در شرق و غرب عراق خودمان دو بار از هواپیمای مادر در ارتفاع پایین سوخت گیری می‌کردیم. در نهایت این عملیات حدود 450 دقیقه طول کشید و خدا را شاکریم که لطف او شامل حالمان شد و با وجود طی کردن این مسیر طولانی توانستیم دشمن را غافل‌گیر کنیم و تازه وقتی که آنجا را زدیم، عراق فهمید. البته یکی از هواپیماها با خلبانی شهید خزایی هنگام برگشت به دلیل مشکل فنی در تبریز فرود آمد.

چه هواپیماهایی در عملیات شرکت داشتند؟
مجموعا 54 هواپیما از 4 پایگاه هوایی در عملیات شرکت داشتند. از پایگاه اصفهان هوایمای F14 بود که در مرز پاسداری می‌دادند، 4 هواپیمای مادر جمبوجت 747 از تهران که بنزین می‌دادند (دو فروند در شرق عراق و دو فروند دیگر در غرب عراق) و هواپیمای شنود C130 روی دریاچه ارومیه گشت می‌زد تا حملات احتمالی عراق را اطلاع دهد. از پایگاه همدان هواپیماهای F5 و از پایگاه تبریز نیزF4 در عملیات شرکت داشت که عملیات ایذایی انجام می‌دادند (توسط شهیدان اردستانی، توکلی و آقای شفیع حسینی پور که اکنون در قید حیات هستند) و پایگاه وک را زدند تا فکر کنند هدف اصلی وک بوده است. به دلیل همین عدم تشخیص عملیات اصلی دو تن از نیروهای پدافند هوایی عراق توسط صدام اعدام شدند. مجموعا حدود 115 کادر پروازی در عملیات شرکت داشتند. برای اولین بار بود که در دنیا در ارتفاع پایین از هواپیما سوخت گیری شد و حتی در پیشرفته ترین کشورهای دنیا چنین عملیاتی امکان انجام نداشت. در آن عملیات 48 فروند هواپیمای عراقی، دو آشیانه و دو رادار از بین رفت. اما الحمدلله ما آسیب چندانی ندیدیم و کسی هم شهید نشد. واقعا در آن روزها همه دنیا در مورد آن عملیات صحبت می‌کردند.

پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران - تهران
PC Flight Simulation Geek Since 1998
Co-pilot
  • Co-pilot
  • 54.84% (معمولی)
  • بال نقره ای - شاهین نشان
11 سال پیش
با سلام به یکایک دوستان ... خوندن این کتاب رو به تمامی دوستان توصیه میکنم
نویسنده : امیر سرتیپ 2 خلبان احمد مهرنیا ، طی صحبتی که با ایشون داشتم علاقه بسیار زیادی به نظرات دوستان در مورد این کتاب دارند . یا حق @};-

[img]UserPostedImage [/img]
Touradg
  • Touradg
  • 100% (عالی)
  • مدیریت شروع کننده موضوع شبیه ساز: Prepar3D 5.3
11 سال پیش
من این کتاب رو دارم و یکی از بهترین کتابهای مستندی هست که تا امروز خواندم.اسناد و اطلاعاتی که داخل این کتاب هست خیلی با ارزش هست.یکی از نکات قابل تقدیر در این کتاب رفتن و مصاحبه کردن با خلبانانی هست که به نحوی درگیر این ماموریت بودند که این باعث میشه از تجربیات ارزشمند این افراد برای نسل جوان عقابان آسمان ایران استفاده شود.تقریباً اکثر افرادی که در این کتاب هستند رو من قبلاً حتی اسمشونو نشنیده بودم.
سرتیپ مهرنیا یک کتاب خواندنی دیگر هم دارن به نام نبرد در آسمان که فعلاً فقط بخش اول آن منتشر شده.

خواندن هر دو این کتابها را اکیداً توصیه می کنم.
PC Flight Simulation Geek Since 1998
mehornet
  • mehornet
  • 64.9% (دوستانه)
  • بال ایرانسیم
11 سال پیش
سلام به همه دوستان @};-

در طراحی عملیات h3 افراد دیگری هم حضور داشتن و به علت گسترده بودن این حمله با شکوه و بی مانند اسمهای گمنام زیاد هست. در این مورد نقش شهید جواد فکوری فرمانده وقت نیروی هوایی و سرلشگر بهرام هشیار بسیار پر رنگ هست

UserPostedImage


UserPostedImage


بهرام هشیار کاپیتان تیم آکروجت نیروی هوایی، نخستین هنرآموزگار هواپیمای جنگده اف ۴ می‌باشد.
وی پس از طی دوره‌های تکمیلی خلبانی در آمریکا، خلبانان بسیاری را در نیروی هوایی ارتش ایران تربیت کرد.

سرلشکر بهرام هشیار یکی از فرماندهان و طراحان برجسته نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در جنگ تحمیلی بود.

سرلشگر بهرام هشیار طراح عملیات استراتژیک حمله به پایگاه هوایی الولید (پایگاه‌های هوایی اچ-3) در دورترین منطقه غربی عراق بود و تا آغاز عملیات خیبر در مقام معاونت عملیات نیروی هوایی ارتش قرار داشت.

وی طرح حمله به پایگاه هوایی الولید را به صورت محرمانه با شهید جواد فکوری فرمانده وقت نیروی هوایی مطرح کرد که براساس آن 8 فروند فانتوم مسلح، 6 فروند اصلی و ۲ فروند رزرو به پرواز درآیند و برای گمراه کردن دشمن نیز در هنگام ورود فانتوم‌ها به خاک عراق ۲ فروند اف ۵ به وک حمله کنند.

از عملیات اچ ۳ به عنوان یکی از بزرگترین عملیات‌های هوایی دنیا که به نام فانتوم‌ها ثبت شده‌است، یاد می‌شود. این عملیات الهام‌بخش یکی از موفق‌ترین فیلم‌های دفاع مقدس در سینمای ایران نیز بود.

دوستان از نکات جالب در مورد سرلشکر بهرام هوشیار میشه به گذراندن دوره خلبانی f16 اشاره کرد.

UserPostedImage



خوش به حال تمام مردان و زنانی که در راه افتخار از هیچ چیزی دریغ نکردن و با شجاعت از تمام موانع گذشتن . بهشون افتخار میکنم و دوستشون دارم