سازمان فضايي ايران در سازماني به نام «سنجش از دور» ريشه دارد و هسته اوليه اش در اين سازمان شکل گرفت. اعضا و کارمندان اين سازمان نيز در اصل از همين سازمان هستند که آن زمان حدود صدنفر کارشناس و کارمند داشت. اين سازمان در ابتدا چند فعاليت فضايي انجام داد که بيشتر اين فعاليت ها در همان حوزه سنجش از دور بود. اين سازمان در سال 84 زير نظر مخابرات (که امروزه ارتباطات نام دارد)، قرار گرفت. در آن زمان گروهي در مخابرات در پروژه ماهواره «مصباح» فعاليت مي کردند که به اين مجموعه سازمان سنجش از دور اضافه شدند.
اينها هم حدود صدنفر بودند که با نگاه ويژه به موضوع فضا فعاليت مي کردند. در سال 89 سازمان فضايي از مديريت مخابرات خارج شد و زير نظر رياست جمهوري قرار گرفت. در اين مرحله نيز افراد ديگري به اين مجموعه اضافه شدند، از جمله از وزارت علوم (عمدتا از پژوهشگاه هوافضا) و وزارت جهاد کشاورزي. اين مجموعه از آن زمان تاکنون زير نظر رياست جمهوري فعاليت مي کند. البته در اين مدت نيز استخدام هاي بسياري انجام شده است و افراد بسياري نيز به تازگي به اين مجموعه پيوستند. پس در حقيقت سازمان سنجش از دور، در همان حوزه سازمان فضايي فعاليت مي کرد. بعدها طبق نظر برخي از کارشناسان و مسوولان تصميم گرفتند کشور ما نيز يک سازمان فضايي مانند ديگر کشورها داشته باشد که زير نظر وزارت مخابرات فعاليت کند.
اولين پروژه اين سازمان همان پروژه «مصباح» بود. اين سازمان بعدها به رياست جمهوري منتقل شد و براي تکميل کادر خود از سازمان ها و وزارتخانه هاي ديگر نيز نيرو گرفت. اين سازمان بخشي از نيروهاي خود را از ارتباطات (از پروژه مصباح)، بخشي ديگر را از وزارت علوم (پژوهشگاه هوا فضا که در مورد ارسال موجود زنده به فضا فعاليت مي کردند) و همچنين از وزارت جهاد کشاورزي (که در سيستم سنجش از دور کار مي کردند)، جذب کردند. به اين ترتيب سازمان فضايي ايران تشکيل شد که با واسطه شورايعالي فضايي، زير نظر رياست جمهوري فعاليت مي کند. کار شورايعالي فضايي نيز سياستگذاري است.
دلايل انتقال به رياست جمهورياز زماني که بحث اعزام انسان به فضا مطرح شد، موضوع پيامدهاي تبليغاتي و تاثير آن در افکار عمومي مورد توجه قرار گرفت و موضوع اعزام انسان به فضا به محور اصلي فعاليت هاي سازمان فضايي ايران تبديل شد. اين سازمان، بعدها در زمينه ساخت و پرتاب ماهواره نيز فعاليت هاي خود را آغاز کرد. به اين ترتيب سازمان فضايي ايران همزمان در چند حوزه وارد عمل شد، مانند ساخت ماهواره، فضاپيما و اعزام فضانورد، در صورتي که به نظر برخي کارشناسان، شايد کاري اشتباه باشد.
زيرا فعاليت هاي فضايي، در همه جاي دنيا به چند دسته تقسيم مي شود که شامل ارتباطات و مخابرات (ارتباط هاي موبايلي يا پوشش راديو تلويزيوني اخبار و رويدادها)، سنجش از دور (با کاربرد در کشاورزي، هواشناسي، جاسوسي و...)، موقعيت يابي و ناوبري (جي پي اس و گلوناس)، علوم و اکتشافات فضايي، امنيت فضايي و پرتابگرها (انواع موشک هاي ماهواره بر و فضاپيماها). مهم ترين کار در حوزه علوم و اکتشافات فضايي نيز شامل اعزام انسان و موجودات زنده به فضاست. يعني امروزه همه سازمان هاي فضايي دنيا در اين حوزه ها فعاليت مي کنند. با توجه به مواردي که تاکنون برشمرديم، مشخص مي شود که سازمان فضايي، سازماني با کاربردها و زمينه هاي فعاليت بسيار گسترده است که در حوزه کاري خود با بسياري از سازمان ها و وزارتخانه هاي ديگر همپوشاني يا تداخل مسووليت و وظايف دارد.
تسهيم نامتناسبيک نکته مهم آن است که در سال هاي اخير، بخش اعظم بودجه هاي سازمان فضايي ايران صرف علوم و تحقيقات فضايي و در مرتبه دوم در بخش سنجش از دور هزينه شد. بقيه بخش ها را هم تقريبا ناديده گرفتند. پس از انتقادهاي بسياري که به اين وضعيت شد، در اين اواخر کمي هم به موضوع مخابرات و ارتباطات توجه کردند. اين در حالي است که امروزه در دنيا، بسياري از سازمان هاي فضايي کشورهاي مختلف، روي موضوع علوم و اکتشاف هاي فضايي کمترين سرمايه گذاري ها را انجام مي دهند که اين مقدار هرساله کمتر هم مي شود.
امروزه در کل دنيا گردش مالي سازمان هاي فضايي 260ميليارددلار است. از اين مقدار، 65 درصد به ماهواره هاي مخابراتي اختصاص دارد. زيرا تجاري ترين و سودآورترين بخش است. به بيان ديگر، در روزگار ما رويکرد سازمان هاي مختلف، استفاده تجاري از ماهواره ها و در کل استفاده تجاري از فضاست مانند انواع تلويزيون هاي ماهواره اي يا ارتباط هاي ماهواره اي و يک درصد کل اين بودجه، به بخش علوم و اکتشاف هاي فضايي اختصاص دارد. در حالي که در کشور ما 99 درصد بودجه ها به بخش علوم و اکتشاف هاي فضايي اختصاص يافته است.
ساخت آسان، پرتاب دشوارامروزه در کشور ما پژوهش در زمينه پرتابگرهاي ماهواره اي، در حوزه فعاليت وزارت دفاع است. با توجه به اينکه موضوع پرتابگر موضوع مهمي است، تبليغات زيادي روي آن صورت گرفته است. البته بايد در نظر داشت کار ساخت ماهواره، از پرتاب ماهواره به مراتب آسان تر است. امروزه ساخت ماهواره هايي مانند ماهواره «اميد» کار ساده اي است و در حد پروژه هاي دانشجويي تعريف مي شود، اما زماني که اين ماهواره ساخته شد، در کشور ما روي آن خيلي تبليغات کردند، ولي بايد دانست کار پرتاب آن و قرار دادن موفقيت آميز آن در مدار، کار مهم تر و دشوارتري بود. امروزه در کل دنيا، 50کشور در زمينه ساخت ماهواره فعال هستند که از اين بين 20 کشور خودشان ماهواره مي سازند و 10کشور مي توانند ماهواره را پرتاب کنند.
بخش هاي فراموش شده فضاسازمان فضايي ايران تاکنون در حوزه هايي مانند پرتابگرها، امنيت فضايي، ناوبري و موقعيت يابي چندان فعاليت نکرده است. در زمينه ارتباطات و مخابرات هم کار چنداني نشده بود و به انتقادات کارشناسان اين رشته هم توجه نکردند تا آنکه پخش برنامه هاي تلويزيون ايران از روي ماهواره هاي غربي قطع شد و تازه به فکر افتادند که بايد در زمينه ماهواره هاي ارتباطي نيز فعال باشيم و مجلس هم بودجه 250ميليون دلاري را براي پژوهش در اين زمينه اختصاص داد. يکي از نکات جالب آنکه هزينه هايي که براي ساخت ماهواره هاي مخابراتي صرف مي شود، به مراتب کمتر از هزينه هايي است که براي ارسال موجود زنده به فضا صرف مي شود، يعني با وجود اينکه ما بيشترين بودجه را صرف علوم و اکتشاف هاي فضايي کرديم و بودجه کم و ناچيزي را به بخش ماهواره ها اختصاص داديم، اما بسياري از دانشگاه هاي ما با همين بودجه هاي کم توانستند ماهواره (سنجش از دور و به تازگي مخابراتي) بسازند.
موقعيتي که از دست رفتبه دليل تعلل هاي بسيار برخي افراد، ايران موقعيت مداري خود را از دست داد. اگر ما آنقدر که در موضوع پرتاب موجود زنده سرمايه گذاري کرديم، در زمينه پرتابگرها سرمايه گذاري مي کرديم، شايد ما هم امروز مي توانستيم ماهواره هاي تجاري را پرتاب کنيم. علاوه براين، با توجه به اينکه موقعيت هاي مداري مان را از دست داديم، بايد يک بار ديگر براي خريد آن اقدام کنيم. اي کاش به موازات آن همه سرمايه گذاري و صرف وقت و هزينه که در زمينه پرتاب ميمون صورت گرفت، براي حفظ موقعيت مداري ايران نيز کمي حساسيت داشتند.
امروزه نيز بسياري از کارشناسان حوزه هوا و فضا براين باورند که اگر سازمان فضايي ايران مي خواهد همچنان در حوزه هوافضا موفق عمل کند، به هيچ عنوان نبايد وارد حوزه اجرايي شود زيرا اين سازمان يک نهاد بالادستي است و اينگونه نباشد که خودش هم پروژه تعريف کند و خودش هم پروژه ها را انجام دهد يا اينگونه نباشد که خودش بودجه اختصاص دهد و خودش هم اين بودجه ها را مصرف کند. به عقيده بسياري از کارشناسان فضايي، بهترين کار اين است که سازمان فضايي ايران، يک نهاد سياستگذار، قانونگذار و ناظر باشد و کارهاي مربوط به برنامه ريزي و مديريت روابط بين الملل را پيگيري کند و خارج از اين موضوعات، وارد کارهاي اجرايي نشود.
البته در همين جا خوب است که به اين نکته اشاره شود که خروج از حوزه اجرا اختصاص به سازمان فضايي ايران ندارد. امروزه سازمان هاي فضايي و مهم دنيا مانند ناسا هرچه بيشتر از کارهاي اجرايي فاصله مي گيرند و به کار مديريت مي پردازند و کارهاي اجرايي را به موسسه ها و سازمان هاي ديگر مي سپارند که يکي از دلايل موفقيت آنها نيز همين است. به بيان ديگر سازمان هايي مانند ناسا زماني وارد حوزه اجرا شدند که هيچ موسسه اي نمي توانست اين نوع فعاليت ها را انجام دهد، اما به موازات گسترش سازمان هاي علمي و پژوهشي که توان انجام اين پروژه ها داشتند، ناسا خود را از اين عرصه ها کنار مي کشد و کار را به دست مجريان توانمند مي سپارد. پس اکنون موسسه هاي پژوهشي و علمي و دانشگاه هاي ما که مي توانند اين نوع فعاليت ها را انجام دهند، بسيار شايسته است که سازمان فضايي ايران از حوزه اجرايي خارج شود. يعني امروزه اين توان و پتانسيل در بخش خصوصي ايران وجود دارد که وارد فعاليت هاي مربوط به ساخت ماهواره هاي مخابراتي شود.
اعزام انسان به فضا، بله يا خيراز طرف ديگر امروزه شاهد آن هستيم که بسياري از کشورهاي پيشرفته جهان (به لحاظ علمي، فناوري و اقتصادي) وارد کار اعزام انسان به فضا نشده اند زيرا مي دانند اين کار بسيار پرهزينه است و بايد بودجه هاي کلاني را براي آن صرف کرد، اما از طرف ديگر حوزه هايي مانند ارتباطات و مخابرات بسيار پرفايده است. البته اگر هم لازم باشد که اين کشورها کسي را به فضا اعزام کنند، اين کار را به روس ها واگذار مي کنند براي مثال، فضانوردان فرانسوي هم با موشک هاي روسيه به فضا رفته اند. اما به دليل فعاليت ديگر فضايي خود مانند مخابرات در آمدهاي بسياري دارند.
امروزه، تنها کشورهايي در بخش اعزام انسان به فضا فعاليت مي کنند که اهداف تبليغاتي دارند مانند هند و چين. البته اين کشورها هم براي فعاليت هاي تبليغاتي فضايي خود، بنيه اقتصادي دارند اما ايران شايد به اندازه آنها بنيه اقتصادي هم نداشته باشد. علاوه براين اگر عملکرد کشوري مانند چين را بررسي کنيم، متوجه مي شويم اين کشور در ديگر حوزه هاي فضا نيز بسيار فعال است براي مثال اکنون در تلاش است تا سامانه موقعيت ياب فضايي اختصاصي براي خود بسازد.
لزوم استقلال سازمان فضاييبا توجه به اهميت سازمان فضايي و لزوم ادامه فعاليت ها و همچنين تغيير دولت و تغيير نگاه و رويکرد به برنامه هاي علمي و پژوهشي، بسياري از کارشناسان بر اين باورند که بهتر است با حذف شورايعالي فضايي، سازمان فضايي مستقيم و بي واسطه (به رغم برخي مشکلات)، زير نظر رياست جمهوري باشد. علاوه براين، با توجه به اينکه سطح کار سازمان فضايي بالاست، نبايد زير نظر يک وزارتخانه ديگر فعاليت کند بلکه بايد مستقيم زيرنظر رياست جمهوري باشد. نکته ديگر آنکه سازمان فضايي به شکل شورايي باشد که همه افراد و نهادهايي که در حوزه پژوهش هاي فضايي فعاليت مي کنند، در آن شورا نماينده اي داشته باشند، مثل ستاد توسعه فناوري هوافضا که پيش از اين فعاليت مي کرد.
در آن زمان، هيچ کس از فعاليت هاي اين سازمان گله مند نبود. در زماني که ناهمخواني هايي بين بخش هاي مختلف فعاليت هاي فضايي ايران بود، با تشکيل اين سازمان، همه از آن حمايت کردند زيرا نظر همه کارشناسان در آن ستاد شنيده مي شد و از موازي کاري ها يا صرف هزينه هاي زايد جلوگيري مي کرد و به همين دليل بود که جهش بزرگي در برنامه هاي هوافضاي ايران صورت گرفت. براي مثال سند هوافضاي کشورمان را نيز همين ستاد تهيه و تنظيم کرد که مورد قبول همه کارشناسان قرار گرفت، شايد بهترين کار اين ستاد همان تنظيم اين سند بود که وظايف خود را در حوزه مديريت و سياستگذاري محدود کرد و وارد کارهاي اجرايي نشد، به بيان ديگر رقيب مجريان نشد.
يکي از اشکالات چنين رقابت ها يا موازي کاري ها اين است که وقتي بودجه هاي فضايي در سازمان ها و نهادهاي ديگر کشور تصويب مي شود، خود سازمان فضايي ايران با سازمان ها و دانشگاه ها قرار داد امضا مي کند تا بخشي از کارها را انجام دهد و به اين ترتيب، بخشي از بودجه ها را به دست آورد، يعني سازماني که قرار بود نقش مديريتي داشته باشد، خودش بخشي از بدنه شد که در زمينه انجام کارها، رقيب بقيه بخش هاست.
برنامه هاي آينده فضايي ايران
در سال هاي اخير صبحت هاي زيادي شنيده مي شود مبني بر اينکه ايران قصد دارد در آينده اي نزديک، انساني را به فضا اعزام کند. با توجه به دشواري هاي بيش از حد اين کار، به نظر مي رسد انجام چنين کاري در آينده نزديک امکان پذير نباشد. علاوه بر آن با توجه به هزينه هاي بسيار سنگين کار، به نظر مي رسد لزومي هم براي انجام چنين کاري نباشد. علاوه بر اين به نظر مي رسد که انجام چنين کاري پيامدها و دستاوردهايي در زمينه هاي ديگر علمي و پژوهشي به همراه نداشته باشد. کشور ما در زمينه پرتاب ماهواره ها به موفقيت هايي دست يافته و بارها آن را تکرار کرده است و مشخص شد که اين موفقيت اتفاقي نبوده است، پس اگر همين کار را توسعه دهد و مثلا ماهواره هاي پژوهشي ديگر کشورها را پرتاب کند، هم به لحاظ تبليغاتي، بسيار موثر خواهد بود و هم به لحاظ مالي، مي تواند براي ما سودآور باشد.
روزنامه شرق به تاريخ 11/7/92
ویرایش بوسیله کاربر
11 سال پیش
|
دلیل ویرایش: نامشخص
PC Flight Simulation Geek Since 1998