روز چهارشنبه در پرواز يکي از شرکت هاي هواپيمايي خصوصي ماجرايي رخ داد که در نوع خود جالب بود. اين شرکت هواپيمايي پس از لغو يک پروازش، تصميم گرفت همه مسافران را در يکي از پرواز ها جا دهد. از آن طرف اين شرکت هواپيمايي براي همه آنهايي که از طريق ليست انتظار درخواست بليت کرده بودند، نه تنها بليت که کارت پرواز، آن هم با مهر و امضاي تاييد شده از طرف مسئولان ترافيک صادر کرد. اما وقتي نوبت به پرواز هواپيما رسيد تازه متوجه شدند که اي داد بيداد هواپيما براي اين همه مسافر جا ندارد! مسافران بدشانس هم که خوشحال و شادمان در سالن انتظار آماده سوار شدن به هواپيما بودند ناگهان با يک ضدحال اساسي روبه رو شدند، متصدي اين شرکت مقابل افرادي که بليت «ليست انتظار» گرفته بودند ايستاد و گفت: خجالت نمي کشيد بليت شرکت ما را جعل مي کنيد؟

مسافران که هاج و واج اين متصدي را نگاه مي کردند با شنيدن ادامه حرف هاي او بيشتر متحير شدند: همه شما را مي دهيم دادگاه تا ديگر از اين کار ها نکنيد.
يکي از مسافران که رنگ رخسارش کاملاً به سفيدي گراييده بود، گفت: اين بليت را همين جا در باجه فروش بليت شرکت شما به ما دادند. تازه کارت پرواز هم داريم. چمدان هايمان هم داخل هواپيماست. اگر جعلي بود که اين همه اتفاق رخ نمي داد!

القصه، هواپيما پريد و اين مسافران از پرواز جا ماندند و خجل از گرفتن بليت جعلي هواپيما به خانه برگشتند. اين قصه ما را ياد اتوبوس هاي شمس العماره و تي بي تي قديم انداخت. آن زمان اول مي رفتيم بليت از ترمينال مي گرفتيم، اگر نبود فوراً سراغ راننده مي رفتيم و با خواهش و التماس مجوز «بوفه» اتوبوس را دريافت مي کرديم، اگر آنجا هم پر بود با خواهش و تمنا و من بميرم و تو بميري با پرداخت پول بيشتري مفتخر مي شديم روي کلمن آب يا جعبه هاي نوشابه بنشينيم که يک مسير طولاني را با اين شکل طي طريق کنيم. حالاشرکت هاي هواپيمايي ما هم يا نمي دانند ظرفيت هواپيما هايشان چقدر است يا مانند ايام قديم و به شيوه مديران اتوبوس ها، تصميم دارند مسافران را در بوفه هواپيما، روي کلمن و روي جعبه نوشابه سوار کنند تا خداي ناکرده کسي از پرواز جا نماند!

پي نوشت: نام اين شرکت هواپيمايي را فعلاً محفوظ پيش خودمان نگه مي داريم ولي در صورت تکرار و رسيدن گزارش هاي جديد مردمي، چاره اي نداريم جز اين که بگوييم شرکت محترم که مسافر در بوفه سوار مي کند کدام شرکت است!


روزنامه ايران، به تاريخ 15/8/91، صفحه 22

---

اگر من بودم نماینده دادگستری رو میکشیدم اونجا ، شکوایه جمعی تنظیم میکردیم و داد خواست میدادیم ...
چون بلیط رو مهر زدن و از ترافیک تأیید شده پس هواپیمارو خود دارو دسته over فروختن ، خربزه خوردن پای لرزشم باید بشینن !
این مصداق بارزش چیزیه که مدتی پیش برای یکی از دوستانم رخ داد ، تلوزیون خریده بود ، فاکتور هم داشت اما فردای اون روز شرکت ارسال نکرده بود درب منزل ، بعد از پی گیری شرکت گفت دلار بالا رفته ، باید بیای پولو بدی !!! ... دوستمونم رفت شکایت کرد ،چون فاکتور دستش بود ... الآنم نه تنها خسارت گرفته بلکه اون شرکت مهر کلاه برداری به پیشونیش خورده

اگر این عزیزان درجا کارو قانونی پیگیری میکردند شرکت هم دیگه حق انجام این کارهای بچه گانه و احمقانه رو نداشت !!!

تعجب میکنم مردم چرا اینقدر راحت برگشتن خونشون ... اونم ایرانیااا [attack]

---

سلام به همه دوستان @};-

شبیه این اتفاق چند وقت قبل برای من و یه عده که بلیط از لیست انتظار گرفته بودن هم پیش اومد . که نزدیک به 20 نفر بودیم .
من به شدت برخورد کردم تا حدی که تا پای درگیری با مسئول فروش بلیط ایران ایر هم پیش رفتم 😊 پلیس فرودگاه مهرآباد هم وارد داستان ما شد ، وتقریبا من رو به حالت بازداشت بوردن . جالب اینجاس که یدفه مابقی بلیط به دستا غیبشون زد 😞

و بعد از من توضیح خواستن و من هم گفتم . چند دقیقه بعد هم اون مسئول فروش بلیط رو آوردن و اون هم با صدای بلند میگفت مجبور شده این کا رو بکنه😕

به هر حال من دیگه امیدی به رسیدن به پرواز رو نداشتم ، و در اون جریان هم از طرف پلیس فرودگاه محق تشخیص داده شدم .
تو این احوال یه مسئولی اومد گفت پرواز نیم ساعت تاخیر داره و به من گفتن برم دوباره برای تغییر بلیط که در نهایت یه چیزی شبیه مجوز بک سیت به من دادن.

برخورد پلیس هم خوب بود و تا گرفتن کارت پرواز یه آقای بیسیم بدست همراه من بود . هرچی چشم چشم کردم از بقیه خبری نبود و همه انگار در رفته بودن.

فکر کنم آخرین کسی بودم که سوار هواپیما شدم و با کمال تعجب نزدیک به 30 تا سیت خالی بود [funcrazy] بازم خیلی ناراحت شدم .که چرا این کار رو با مردم میکنن پیگیر شدم هواپیما اضافه وزن هم نداشت.

البته سهمیه حضرات محفوظ مونده بود .

سلام به همه دوستان @};-

شبیه این اتفاق چند وقت قبل برای من و یه عده که بلیط از لیست انتظار گرفته بودن هم پیش اومد . که نزدیک به 20 نفر بودیم .
من به شدت برخورد کردم تا حدی که تا پای درگیری با مسئول فروش بلیط ایران ایر هم پیش رفتم 😊 پلیس فرودگاه مهرآباد هم وارد داستان ما شد ، وتقریبا من رو به حالت بازداشت بوردن . جالب اینجاس که یدفه مابقی بلیط به دستا غیبشون زد 😞

عزیزم اوج نگیر ...
محسن جانم اوج نگیر ...
کپتن اوج نگیر....
اوج نگیــــــــــــــــــــــــر....
دیدین اوج گرفت؟؟؟ .... دیدی اوج گرفتی؟؟؟؟ 😛

آقا داد بیداد نداره ... با ملتی که بهشون میگی سلام ، 4 تا شکوایه تنظیم میکنن باید مثل خودشون رفتار کنی!
خیلی ریلکس میری به مقامات بالاترشون گزارش میکنی ، جواب دادن که دادن ، اگر ندادن برو توی فاز شکایت .. البته انقدر سیکل شکایت طولانی شده که مجبور میشی بگی آقا ما خرمون از کرگی دم نداشت !!!

---

سلام گرم به صادق جان@};-

داداش به حساب حرف شما و با توجه به مشکلات بسیار در امور حمل و نقل هوایی ، از تاخیر و کنسل شدن و بلیط بی ربط فروختن ، گاهن دولا پهنا حساب کردن تو دقیقه 95 ، 45 دقیقه تو هواپیمای روشن نشستن به علت یه بانده بودن [funcrazy] و یه کلی چیزه دیگه که خود شما هم خوب میدونی
لازمه به مسئولین محترم سفارش ساخت حداقل یک شعبه دادگستره در هر فرودگاه رو بدیم تا خلق الله به کارشون زودتر رسیدگی بشه 🤣

یه بنده خدایی از خارج اومده بودا قسم میخورد که حقوق مسافران هوایی کاملا مشخصه و قابل دفاع هست حتی بدونه شرح شکایت ، مثلا در باز پرداخت به علت هر دقیقه تاخیر


میگما اون تیکه آخر رو خوب اومدی اصلا بی خیال خر ما از کرگی دم نداشت 😂

من به چشم دیدم خانومی رو که اعتراض به حق میکرد از تو هواپیما پیاده کردن .. به خدا قسم!!