هیتنا: بهمن ماه امسال، مانند سالهای گذشته همزمان با سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، ملت ایران شاهد به ثمر رسیدن و رونمایی از دستاوردهای غرورآفرین کشورمان در عرصههای مختلف بود. با پرتاب موفقیت آمیز موشک حامل موجود زنده به فضا و رونمایی از بسیاری محصولات هوافضایی که به دست مهندسان ایرانی ساخته شدهاند، به جرئت میتوان دستاوردهای هوافضایی ارائه شده را طلیعه دار کاروان موفقیتهای ایران در عرصه دانش و فناوری دانست. این موفقیتها هر چند کام همگان را شیرین کرد و توان ایرانیان را به رخ جهانیان کشید اما نتوانست باز گره از ابروان دلسوزانی بگشاید که سالهاست در پی پاسخ این پرسشند که به کجا میرویم؟
شکی نیست که پیشرفتهای ایران در حوزه هوافضا در سالهای پس از انقلاب بسیار چشمگیر بوده است. شاید بخشی از این پیشرفتها به واسطه شجاعت و بلند پروازی برنامهریزان به دست آمده. اما گاهی بلند پروازی به آفتی دچار میشود به نام نرسیدن. چنین آفتی هنگامی در خرمن ما افتاد که از یاد بردیم هر کدام از آنچه همگان دارند به خون دل و تاول پاهای خسته از راههای دور و دراز به دست آمده است. آنها که رفتهاند میدانند رفتن در هر راهی را نه سزاست و نه توان. پس ما را چه میشود که هنوز به بهانه استفاده از تمام ظرفیتها، بیبرنامه و پرشتاب هر کوره راهی را به خیال میانبر میآزماییم بیآنکه یک جاده را به فرجام برسانیم.
فهرست پروژههای هوافضایی در ایران پر است از نامهای بزرگ که برخی از آنها یک هدف را نشانه رفتهاند غافل از اینکه یک تیر از کمان آرش به از صد سنگ از قلاب طفلان. هر چند این فهرست هر روز در حال تغییر و بزرگتر شدن است اما اهداف کلان آن تا کنون تغییر چندانی نکردهاند. دستیابی به فضا و یا پیوستن به جمع تولید کنندگان هواپیما اهدافی هستند که از قدمتی به تاریخ انقلاب اسلامی برخوردارند. بیبرنامگی و عدم وجود عقلانیتی که به پروژههای هوافضایی نظم و یکپارچگی ببخشد، نیز از مسائل تاریخی هوافضا در ایران است. هر چند سند توسعه هوافضا که به تازگی تصویب شده است امیدهایی را در دل کارشناسان برای حل شدن این مسائل ایجاد نموده، اما هنوز تغییر چشمگیری در وضعیت، مشاهده نشده است. بررسی اهداف کلان و اقدامات انجام شده در مسیر رسیدن به آنها نشان میدهد که تا چه میزان هزینه صرف عدم پیوستگی پروژهها یا پافشاری بر روشهای ناکارآمد تجربه شده میگردد. به طور مثال میتوان نگاهی به مسیری انداخت که برای هواپیماساز شدن در حال پیمودن هستیم.
بدون شک یکی از بزرگترین سرمایه گذاریهای کشور در این زمینه مشارکت در ساخت هواپیمای ایران ۱۴۰ میباشد. پروژهای که با توجیهات صحیح و نگاه چندجانبه از سال ۱۳۷۵ آغاز شد. هواپیمای انتخاب شده برای تولید تحت لیسانس که یک هواپیمای توربوپراپ اوکراینی بود میتوانست سنگ بنای خوبی برای هواپیماسازی در کشور باشد. علاوه بر این قرار بود هواپیمای ایران ۱۴۰، نیاز کشور را به هواپیماهای نو تا حدی برطرف کرده و بسیاری از فرودگاههای غیر اقتصادی کشور را فعال نماید. اما متاسفانه این هواپیما که به گفته سازمان مدیریت و برنامهریزی تنها تا سال ۸۳ در حدود ۲۰۰ میلیارد و ۹۶۰ میلیون ریال اعتبارات به آن تخصیص داده شده بود، نتوانست انتظارات اولیه را برآورده نموده و در خطوط هوایی نیز استقبال درخوری از آن به عمل نیامد. البته این مشکلات گریبانگیر سازنده اصلی یعنی آنتونوف نیز شد و در مقایسه با سایر هواپیماهای همرده آنتونوف ۱۴۰ نتوانست در جلب بازار جهانی موفقیت چندانی کسب کند. هر چند تا کنون انتقادات فراوانی از این پروژه صورت گرفته اما باید پذیرفت که تولید هواپیمای ایران ۱۴۰ یک پروژه بزرگ بوده که منابع مادی و انسانی بسیاری صرف آن شده و از قبل آن دستاوردهایی نیز به دست آمده است. شایسته است با بازنگری جدی در این پروژه، آن را در مسیر صحیح هدایت کرد به ویژه آنکه مدتی است موضوع تولید هواپیمای آنتونوف ۱۵۸ در ایران مطرح شده است. در بازنگری این پروژه باید در نظر داشت که ایران ۱۴۰ نهایتا یک تولید تحت لیسانس میباشد و پافشاری بر عنوان کردن این هواپیمای اصالتا اوکراینی به صورت یک افتخار ملی غیر قابل نقد تنها راه را برای ایجاد اصلاحات اساسی در جهت رسیدن به هدف اصلی یعنی هواپیماساز شدن خواهد بست.
اما از سویی دیگر بازنگری در این پروژه به معنای آن نیست که ظرفیتهای ایجاد شده توسط پروژه هواپیمای ایران ۱۴۰ مغفول مانده و بدون توجه به آن پروژههای جدید تعریف شود. بلکه میتوان با برقراری ارتباط مناسب میان طرحهای جدید تعریف شده از قبیل طرح کلان ملی دستیابی به فناوریهای کلیدی هواپیمای ۱۵۰ نفره با پروژه هواپیمای ایران ۱۴۰ توانمندیها و تجربیات موجود را در جهت رسیدن به هدف بزرگ ساخت هواپیما در ایران همراستا نمود.
هیتنا
PC Flight Simulation Geek Since 1998