Touradg
  • Touradg
  • 100% (عالی)
  • مدیریت شروع کننده موضوع شبیه ساز: Prepar3D 5.3
10 سال پیش
UserPostedImage


يکشنبه گذشته (19 خرداد) نخستين پايگاه جامع رصد و مراقبت فضايي جمهوري اسلامي ايران با نام مبارک امام جعفرصادق(ع) در منطقه «جاسب» استان مرکزي افتتاح شد. کار طراحي و ساخت اين مرکز به دست متخصصان صنايع الکترونيک کشورمان انجام شده است و مسوولان هدف از تاسيس آن را امنيت بخشي به فضا و سامانه هاي فضايي کشورمان بيان کرده اند. اطلاعات حاصل از سامانه هاي رصد فضايي اين پايگاه، علاوه بر استفاده براي ماهواره هاي خودي، در زمينه مديريت ترافيک مداري براي ديگر کشورهاي صاحب دارايي هاي فضايي نيز مفيد خواهد بود. رييس جمهور در مراسم افتتاح اين پايگاه ضمن تبريک اين دستاورد بزرگ به ملت ايران و همه متخصصان، خاطرنشان کرد: «امروز توانمندي هاي ملت ايران در استفاده از فضا در حال تکميل شدن است، چنان که امروز شاهد افتتاح مرکزي هستيم که مي تواند در يک فاصله بسيار دور، فضا را رصد و کنترل کرده و تحولات آن را دريافت کند و انشاء الله در آينده مخابره نيز داشته باشد.» به مناسبت افتتاح اين مرکز که گامي بزرگ در راستاي تکميل زنجيره فناوري فضايي در جمهوري اسلامي ايران است، با «سيروس برزو» کارشناس تاريخ فضانوردي گفت وگو کرديم و از او درباره وضعيت گذشته و حال فناوري فضايي ايران پرسيديم و در نهايت چشم انداز آينده فعاليت هاي فضايي کشورمان را از او جويا شديم. هرچند «سيروس برزو» هم اکنون به دليل برگزاري نمايشگاه «انسان و فضا» فرصت کمي داشت، اما با صبر و حوصله به پرسش هاي ما پاسخ داد. اگر شما هم با خواندن اين گفت و گو به دستاوردهاي فضايي ايران علاقه مند شديد، مي توانيد او را در نمايشگاهش در فرهنگسراي اشراق از نزديک ملاقات کنيد.

ايران در چند سال اخير گام هاي بزرگي براي حضور در عرصه فضا برداشته است. اگر امکان دارد، کمي درباره تاريخچه فعاليت هاي فضايي ايران و همچنين مهم ترين مراحل آن (ساخت ماهواره و ماهواره بر و همچنين ارسال موجود زنده به فضا و...) بگوييد.

فعاليت ايران در زمينه فضانوردي به سال هاي قبل از انقلاب اسلامي، برمي گردد به يکي، دو کار نه چندان بااهميت و سامان يافته در دهه هاي 1340 و 1350 که شامل راه اندازي مرکز دريافت اطلاعات ماهواره اي در اسدآباد همدان، است و بستن قراردادي با يک شرکت آمريکايي براي طراحي، ساخت و پرتاب سه ماهواره مخابراتي با نام «زهره». مرکز دريافت اطلاعات ماهواره اي اسدآباد همدان بيش از آن که يک طرح ملي باشد، در چارچوب برنامه هايي صورت گرفت که براي ايجاد ارتباط سامانه هاي ماهواره اي آمريکا لازم بود و توسط کارشناسان همان کشور نيز راه اندازي شد. ماهواره هاي «زهره» هم به دليل وقوع انقلاب اسلامي، مثل برخي ديگر از برنامه هاي مشترک ايران و آمريکا، با بهانه گيري هايي از سوي طرف آمريکايي لغو شد. تجاوز ارتش عراق به سرزمين ما از يک سو باعث تعطيل شدن برخي فعاليت ها از جمله پيگيري استقرار ماهواره هاي «زهره» در مدار شد، اما از سوي ديگر، به دليل نياز شديد، کارشناسان ما را وادار کرد در زمينه ساخت موشک، قدم هايي عملي بردارند و وارد عرصه ساخت وساز آن شوند. اين گام ها که در آغاز کمي لرزان و متکي بر مهندسي معکوس از نمونه هاي قديمي بود، به تدريج محکم و محکم تر شد و بالاخره به آنجا رسيد که در بسياري، موارد ابتکار عمل به خرج دهند و سرانجام به جايي رسيديم که ماهواره «اميد» که شامگاه 14 بهمن 1387 به فضا پرتاب شد و با موفقيت در مدار قرار گرفت. اين موفقيت، جاده پرتاب ماهواره هاي بعدي را باز کرد و ايران را در رديف کشورهاي صاحب قدرت فضايي قرار داد. متاسفانه به دلايل نامعلومي تبليغات لازم در مورد اين کار بزرگ صورت نگرفت و مسوولان مربوطه، عظمت اين کار بزرگ را آنطور که شايسته بود، براي مردم روشن نکردند، در صورتي که درباره برخي کارهاي کم اهميت تر مثل پرتاب بالستيکي ميمون به ارتفاعات بالاکه اهميتي به مراتب کمتر داشت، سروصداي بيشتري به پا شد. طراحي و ساخت يک پرتابگر، همچنين طراحي و ساخت ماهواره، پرتاب آن به مدار مورد نظر و به کارگيري آن بسيار با اهميت است و نياز به توانايي فني و علمي فوق العاده دارد، به ويژه که ايران سال هاست به طور وسيعي تحت محاصره نه فقط اقتصادي، بلکه علمي و فني است و هيچ يک از امکانات مورد نياز چنين برنامه هايي را نمي تواند از بازارهاي جهاني تهيه کند.

مقام هاي فضايي ايران مي گويند تصميم دارند تا چند سال ديگر فضانوردي را به فضا بفرستند. آيا ايران در فاصله کوتاه (مثلاتا 10 سال آينده) مي تواند فضانوردي را به فضا بفرستد؟ اگر بله اين دستاورد چه اهميتي دارد؟

پرتاب بالستيک يک ميمون نمي تواند گام اصلي و مهمي براي سفر انسان به فضا باشد. براي سفر نخستين ايراني به فضا با امکانات ملي، در مرحله اول نياز به عزم ملي است. در مراحل بعد مديريت توانمند و پابرجا، بودجه مناسب، نيروهاي علمي و فني کارآمد، ابزارهاي رسيدن به چنين هدفي است. شما وقتي به سال هاي درخشان آغاز عصر فضا نگاه مي کنيد، مي بينيد که دو کشور آمريکا و شوروي که ابرقدرت هاي آن زمان محسوب مي شدند، براي بالابردن غرور ملي، امکانات مورد نياز براي دستيابي به موفقيت هاي فضايي را در اختيار کارشناسان و دانشمندان شان قرار دادند و آنان نيز که از برنامه ريزي، فرهيختگي و توانمندي هاي لازم برخوردار بودند، از اين موقعيت با درايت و عشق براي اعتلاي نام مردم و کشورشان استفاده کرده و گام هاي مهمي را برداشتند. در مورد ايران نيز بايد ببينيم آيا بستر لازم در افکار عمومي براي هزينه کردن در فناوري فضايي به وجود آمده است؟ آيا مسوولان توانسته اند ضرورت دستيابي به توانايي هاي بالادر فناوري فضايي را به جامعه منتقل کنند و مردم چنين ضرورتي را پذيرفته اند؟ اگر نه، پس در نخستين قدم موفق نيستند و بايد اول اين کار را به انجام برسانند و سپس گام هاي بعدي را بردارند. در مراحل بعد نيز بايد ببينيم تا چه حد ابزارهاي لازم مانند مديريت توانمند و پابرجا، بودجه مناسب، نيروهاي علمي و فني کارآمد را در اختيار داريم.

UserPostedImage


اصولا چه مشکلاتي سر راه اعزام انسان به فضا هست و مسوولان بايد چه مشکلاتي را حل کنند؟

تنها داشتن آرزو براي انجام يک کار کافي نيست و هر عملي به داشتن ابزارهاي لازم، نياز دارد. در سوال قبل به مواردي اشاره کردم که اگر به آنها جامه عمل بپوشانيم، مي توان به مرحله بعدي گام گذاشت که قدم عملي براي سفر يک ايراني به فضاست. در اين مرحله، ما بايد بتوانيم چه به صورت نظري و چه عملي، از تجربه هاي ديگر کشورها بهره بگيريم. برداشت من از شنيدن حرف هاي برخي مسوولان و افرادي که پس از قضيه پرتاب ميمون به عنوان کارشناس در رسانه صحبت کردند، اين بود که يا خود از دانش و توانايي هاي لازم حتي براي انتخاب داوطلب برخوردار نيستند يا تصور مي کنند جامعه دانش اندکي از اين قضيه دارد و تلاش دارند اين کار را ساده جلوه دهند زيرا به نکاتي اشاره داشتند که بسيار ابتدايي بود. انتخاب و سخت تر از آن آموزش فضانورد به علم و امکاناتي نياز دارد که لازمه اش داشتن تجهيزات و تجربه اي عملي و دانش نظري ويژه اي است.

سال ها آمريکا و روسيه قطب هاي فضايي جهان بودند، اما در چند سال اخير کشورهاي ديگري هم به موضوع فضا علاقه مند شدند. آيا مي توانيد چند کشور فعال در عرصه را نام ببريد و فعاليت هايشان را معرفي کنيد.

اگر منظورتان فعاليت در زمينه هاي ماهواره اي است که بايد گفت بعد از آمريکا و روسيه، 9 کشور ديگر از جمله ايران وارد اين عرصه شده اند و داراي توانايي هاي متفاوتي هستند. اما اگر منظور سوال، فرستادن فضانورد و طرح هاي سرنشين دار است که بايد بگويم گرچه شهروندان کشورهاي مختلفي تاکنون به فضا سفر کرده اند، اما تنها سه کشور روسيه، آمريکا و چين امکانات لازم براي پرتاب انسان به فضا را دارند. آمريکا و روسيه از دهه 1960 وارد اين عرصه شده اند و در سال هاي اخير چين به روسيه و آمريکا پيوسته و هند نيز مشغول فراهم کردن امکانات براي سفر شهروندانش به فضاست. در مورد چين بايد بگويم برخلاف تصور بعضي، فعاليت هاي اين کشور غيرمنتظره نيست. کارشناسان چين از دهه 1970 گام هاي اوليه را برداشتند، حتي افرادي را انتخاب کردند و آموزش دادند. بر اساس اسناد و مدارک، آنها گام هايي براي طراحي و ساخت نوعي شاتل فضايي را هم برداشتند، اما شايد به دليل هزينه بالاي ساخت و به کارگيري شاتل، از ادامه کار خودداري کردند. در مرحله بعد آنها به احتمال زياد، به طور مخفيانه با روس ها وارد معامله شدند و با خريد طرح اوليه سايوز، به طراحي جديد و بازسازي آن دل بستند. در دهه 1990 تعدادي شهروندان چيني دوره آموزشي کاملي را در شهرک ستاره اي (محل آموزش فضانوردان روسيه) گذراندند. اين افراد اينک مربيان فضانوردان چين هستند. سازمان فضايي چين، به دنبال تجربه اي چندين ساله و پس از چند آزمايش مداري سفينه شنژو، سرانجام در نخستين سال هاي هزاره سوم، اقدام به پرتاب يک فضانورد با ناو مذکور کرد که به لحاظ شکل کلي، شباهت تامي با ناو سايوز دارد. پس از آن گام هايي مطمئن برداشت و توانست به زودي تجربه هاي بيش از يک دهه روس ها و آمريکايي ها را پشت سر بگذارد و اينک ايستگاه مداري تيانگون اين کشور پذيراي دومين گروه فضانوردان چيني است. اما در مورد هند، قضيه شکلي متفاوت دارد. هند از همان نخستين قدم ها، به همياري روس ها متکي بود و گام به گام از تجربه کارشناسان آن کشور بهره گرفت، چه در زمينه پرتاب نخستين ماهواره اش به فضا و چه در زمينه سفر اولين فضانوردش به همراه دو فضانورد روس بر عرشه ناو سايوز. اينک نيز که به طور مستقل به دنبال ساخت ناو فضايي سرنشين دار خود است، باز هم قرار را بر استفاده از امکانات فضايي روسيه گذاشته است. براساس گفته هاي «پاول وينوگرادوف»، تجهيزات ناو هندي طي چند سال آينده بر عرشه ناو سايوز که پروازي مستقل از ايستگاه فضايي بين المللي خواهد داشت، با حضور دو فضانورد هند و يک کيهان نورد روس در مدار زمين آزمايش خواهد شد. بعد از آنکه اين تجهيزات کارآيي خود را به اثبات رساند، نوبت شهروندان هندي خواهد بود که به عنوان چهارمين کشور صاحب قدرت فضايي سرنشين دار، در مدار زمين توانايي بالاي فناوري خود را به نمايش بگذارند.

برخي در مورد دستاوردهاي فضايي ايران مي گويند اين کارها، سال ها پيش انجام شده و تکرار آن اهميت ويژه اي است. برخي هم مدعي هستند ايران فناوري فضايي را با همکاري چين و روسيه به دست آورده است. آيا اين موضوع صحت دارد؟

بازدهي برخي از اين تجربيات مانند پرتاب ميمون در سال گذشته نمي تواند ارزش خارق العاده اي داشته باشد و امروزه تجربيات به دست آمده از اين نوع پرتاب ها چيز محرمانه اي به شمار نمي رود، اما برخي ديگر مانند پرتاب ماهواره، در حقيقت تجربه و درس هايي است که براي رسيدن به گام هاي بزرگ تر، به آن نياز داريم و نمي توان آن را تکراري ناميد. امروزه کشورهايي مثل آمريکا و روسيه، مرتبا ماهواره هايي را به فضا مي فرستند که بعضي از آنها نمونه هاي قبلي داشته اند، اما نمي شود گفت که کارشان تکراري است. بايد ديد نتايج حاصل از هر اقدامي چيست. اگر به دست آوردن اين نتيجه بدون انجام آن پرتاب، قابل دسترسي است، تکرار آن براي ما ضرورت ندارد و ما بايد براي اقدام بعدي فعاليت کنيم. در مورد اينکه ايران فناوري فضايي را با همکاري چين و روسيه به دست آورده نيز بايد عرض کنم حتي اگر اين فرضيه هم درست باشد، چيزي از اهميت موضوع نمي کاهد. مگر کشورهايي مثل آمريکا و شوروي کل فناوري فضايي شان از خودشان بوده؟ آمريکا اگر از فناوري و دانشمندان آلماني به سرقت رفته در پايان جنگ جهاني دوم استفاده نمي کرد، هرگز نمي توانست به چنين توانمندي فضايي دست پيدا کند. چين نيز با کمک فناوري موشکي روسيه توانست به عرصه فضانوردي وارد شود. پس بهره گيري از دانش و فناوري ديگران چيزي غيرطبيعي نيست. يک بار ضمن صحبت با «ايگور ولک» فضانورد روس و سرپرست گروه کيهان نوردان کيهان پيماي «بوران»، به وي گفتم چيني ها از ناو سايوز و لباس فضايي سوکول (لباس فضانوردي روسيه) کپي برداري کرده اند و او پاسخ داد بله، کپي برداري کردن نيز به توانايي هاي خاصي نياز دارد که از عهده هر کشوري برنمي آيد. همان گونه که گفتم حتي اگر اين فرضيه را بپذيريم، بهره گيري از فناوري هاي غيرخودي با استفاده از مهندسي معکوس هم نياز به دانش و توانايي هاي فني ويژه دارد و دليل ضعف نيست، اتفاقا باعث خوشحالي خواهد بود زيرا از هدر رفتن سرمايه به شکل چشمگيري جلوگيري مي کند.

آينده فعاليت هاي فضايي ايران را چگونه مي بينيد؟

من اميدوارم با فراهم شدن شرايط لازم و درک اهميت دستيابي به فناوري فضايي از سوي مسوولان، ابزار هاي لازم براي حرکت سريع و رو به رشد در زمينه بهره گيري از فناوري فضايي که امروزه در جهان به عنوان مادر دانش و فناوري شناخته شده، فراهم شود و مسوولان محترم زمينه هاي مساعد را براي فعاليت هاي باارزش علمي و عملي فراهم آورند. در صورت ايجاد زمينه هاي مساعد، مسلما کارشناسان ما که تاکنون با طراحي، ساخت و پرتاب ماهواره ها، توانسته اند توانايي خود را نشان دهند، گام هاي بعدي را نيز انشاءالله برخواهند داشت. گام هاي استوار در اين راه همان طور که قبلانيز گفتم نياز به مديريتي فرهيخته، توانمند و پابرجا، برنامه اي اصولي، بودجه اي مناسب و از همه مهم تر عزمي ملي و همه جانبه دارد.

شما سه دهه از عمرتان را صرف ترويج دانش فضانوردي کرديد. هنوز هم قصد بازنشسته شدن نداريد و مديريت نمايشگاه انسان و فضا را برعهده داريد. کمي درباره نمايشگاه جديدتان بگوييد.

همان طور که گفتيد، بيش از سه دهه از عمر من صرف ترويج دانش فضانوردي و علاقه مند کردن مردم و به ويژه جوانان به اين رشته شده است. مي دانيد که با استفاده از هدايايي که فضانوردان مختلف طي 20سال گذشته به من داده اند، نخستين موزه- نمايشگاه فضايي خاورميانه را بدون هيچ گونه کمک دولتي در فرهنگسراي اشراق برپا کرده ام. هدف از برپايي اين نمايشگاه انجام يک کار ترويجي است. اميدوار بودم مسوولان سازمان ها و نهادهاي مربوطه، پس از اطلاع از اين اقدام، به من در پربار کردن اين نمايشگاه و راه اندازي نمايشگاه هاي ديگر کمک کنند، اما متاسفانه در اين راه قدمي برنداشتند. برخي از بازديدکنندگان معترض هستند که چرا در اين نمايشگاه فعاليت هاي فضايي ايران، نمود چنداني ندارد. اين يک مجموعه شخصي شامل هداياي فضانوردان مختلف است. سازمان ها و ارگان هاي ايراني که ترويج فضانوردي و تبليغ پيشرفت هاي فضايي ايران از وظايف آنها به شمار مي رود، بايد در پربار کردن اين نمايشگاه و نشان دادن پيشرفت هاي ايران قدم پيش بگذارند. طبيعي است که در آن صورت، بخش ايراني نمايشگاه نيز رونق پيدا مي کند و باعث بالارفتن غرور مردم خواهد شد. من از گدايي براي ترويج علم عار ندارم، بنابراين از اين فرصت استفاده کرده و دستم را به سوي خيرين مدرسه ساز دراز مي کنم و از اين عزيزان خواهش مي کنم به من در ساختن يک موزه- نمايشگاه ملي فضايي کمک کنند. مسلم بدانند ساخت چنين محل هايي نه از مدرسه سازي ثواب کمتري دارد و نه تاثيرش در تعالي علم و دانش در جامعه کمتر از مدرسه خواهد بود. البته تصميم دارم چنانچه تا پايان تابستان حمايتي در پربارتر نشدن نمايشگاه نشد، بخشي از مجموعه فضايي ام را از طريق حراج هاي بين المللي بفروشم تا امکانات مالي جهت خريد زمين و ساخت موزه- نمايشگاه را به اميد خدا به دست آورم.

به عنوان خبرنگاري که چند دهه در نشريات مختلف به کار ترويج علم و به ويژه علوم فضايي پرداختيد، بزرگ ترين آرزوي يک خبرنگار علم و فضا چه مي تواند باشد؟

و اما در مورد آرزوي من، اميدوارم خداوند توفيقي نصيبم کند که روزي در اين نمايشگاه، عکس هايي را به نمايش بگذارم که خودم از پيشرفت هاي فضايي کشورم برداشته ام و انشاءالله عکس هاي امضا شده فضانوردان ايراني را در تابلوهاي آن ببينيم.

روزنامه شرق ، شماره 1762 به تاريخ 30/3/92،
PC Flight Simulation Geek Since 1998