خاطره ى سفرى با آتا ٥٢٢٩ به مشهد
با سلام به دوستان@};- 😊
قصد دارم براتون پروازى كه تو جامپ سيت نشستم رو شرح دهم
اواخر تابستون بود كه من با كمك خلبان رضا ر. كه از آشنايان ما هستن هماهنگ كردم يه پرواز رو در خدمتشون باشم ،اين آشناى ما كمك خلبان ايرباس ٢٣٠ هواپيمايى آتا هستند و درخواست بنده رو با كمال ميل قبول كردن
٢٦ شهريور ماه بود كه به من خبر دادن فردا صبح ساعت ١٠:١٠ دقيقه پرواز هست به مشهد مى آى ؟؟ منم از خدا خواسته قبول كردم
قرار بود كه اول هماهنگى ها با حراست پرواز انجام شه و بعد به من تماس بگيرند كه ساعت چند فرودگاه باشم . ساعت ٧ صبح بود كه با من تماس گرفتند و گفتند ساعت ٩ ترمينال ٢ مهرآباد ، دفتر فروش بليط آتا باشم كه منم راس ساعت ٩ آنجا بودم ، بعد از هزار تا دنگو فنگ و رفتن به ترافيك آتا و ..... بليط هارو گرفتم و قرار شد مثل مسافراى عادى كارت پرواز رو بگيرم . دقيقا روز ولادت امام رضا بود و پرواز يه دونه هم صندلى خالى نداشت
مسافران بسيارى را ديدم كبوتر به همراه خود آورده بودند براى حرم و مسئول كانتر مى گفت من قول نمى دم اينا سالم به دست شما برسند چون فشار هواى محفظه بار با قسمت مسافرين مقدارى فرق مى كنه و ......
خلاصه يه گردن بند هم بهم داده بودن كه گردنم بندازم ، دليلشو نمى دونم ولى مشخصاتم اينا توش نوشته شده بود و در نهايت اخر پرواز هم ازم گرفتن.
تو صف بار بودم كه يكى از مسافرين توجهش به اين گردن بند ما جلب شد و شروع كرد به سوال كردن اين چيه ، من هم استرس داشتم ( استرس رفتن به كابين ) هى يارو رو دست به سر مى كردم ، نوبت شد و مسئول كانتر گفت جامپ سيتى هستى منم گفتم بله و گفت پس شماره صندلى برات نمى زنم .
رفتيم سالن ترانزيت و سالن هم خيلى شلوغ بود از مسافر همه هم مشهد مى خوستن برن ، خيلى ها هم به ما سپرده بودن بالاى مشهد اگه رسيديم براشون دعا كنيم
خلاصه بوردينگ شروع شد و رفتيم تو هواپيما و با معرفى خودم مهماندار جوان ما آقاى حسام روحانى اگر اشتباه نكنم از ما پذيرايى كردن و گفتن صندلى بيزينس بشينيد تا بوردينگ تمام شه و بعد مى فرستمتون داخل كابين ، خلاصه همه چى رديف بود و اومديم بريم كه حراست شروع كرد به سوال پرسيدن كه خلبان نسبتش با تو چيه و ......
و درنهايت رفتيم تو كابين ، كاپيتان پرواز و كمك خلبان آشنايمان سلام گرمى كردند و شروع كرديم يه چند دقيقه به گپ زدن كه از ديسپچ اومدن تو و يه سرى كاغذ اينا براى امضا دادن به خلبان
سپس به من هم يك Head Set دادن كه منم بتونم بشنوم صداهارو و وقتى كه درب ها بسته شد استارت زديم ، كپتن گفتند كه زير ده هزار پا سوال اينا نداريمااااا منم با خنده گفتم چشم ، تاكسى شروع شد و ابتا بهمون گفتند Taxi to holding point 29R via A then A2 و رفتيم رو فركانس تاور ، وقتى رسيديم به A2 درخواست ادامه تكسى داديم كه گفتند Taxi to holding point 29 L via A2 , Backtrack 29R then B ، راستى تكسى وى آلفا هم داشتن آسفالت مى كردن ، خلاصه رفتيم سر باند و تيك آف
انقدر تكوناى شديد مى خورديم وسط تيك آف كه نگو ، ٢٩ چپ خيلى ترك داشت رو سطحش و درنهايت بلند شديم و Auto Pilot 2 رو ست كرديم و به مسيرمون ادامه داديم
راستى يه نكته ترافيك خيلى زياد بود همه ترافيكا حتى دهنمكى ها هم بعد از بلند شدن هدينگ ٢٦٠ رو مى گرفتن تا ٧٠٠٠ پا بعد درخواست مى كردن واسه Direct به دهنمك
بعد از دهنمك ، قله ى دماوند رو مى شد خوب ديد و مه گرفته بود پايينشو و سرش بالا زده بود
در ارتفاع ٣٥ هزار پايى بوديم كه تكون ها شروع شد و درخواست داديم براى ٣٧ هزار پا و مورد قبول قرار گرفت
مهماندار اومد و ابميوه و ميوه داد بهمون و شروع كرد با گپ زدن با من
خيلى پسر باحالى بود خدا عمرش بده انشالاه ، نزديكاى METKI شديم و شروع به ديسنت كرديم و باند ٣١ اكتيو بود ، براى خلبانا فرقى نداشت كدوم طرح رو بزنن و از هم حى سوال مى كردن كه كدومو بزنيم باحال تر باشه ، از من كه پرسيدن گفتم اگر مى شه بريم اور هد كه مشهدو ببينم و درخواست داديم و از طرف كنترل تاييد شد
نزديكاى اور هد بوديم ترافيك كيش اير زد كار مارو خراب كرد ، كاملا مى شد ديدش و قرار شد down wind بزنيم و قبل از رسيدن به اور هد چرخش رو شروع كرديم و عكس جهت باند شروع به حركت كرديم و درخواست visual هم داديم ، ترافيك كيش اير نشست و بعد نوبت ما شد و ما هم نشستيم و بعد Follow me اومد ، نكته جالب اين بود كه تاور چند بار به ترافيك كيش اير اخطار داد طبق اصول عمل كنيد ، ترافيك داريم (البته موقع فرود چون كيش اير نمى دونم چرا هواپيما رو از آلاين باند در اورد و براى خودش مى چرخيد ) و وقتى ام دى كيش اير تو تكسى وى بود هنوز لندينگ لايت هاش روشن بود !!!!
خلاصه رسيديم و من براى همون پرواز بليط داشتم و با مسئولين هماهنگ كرديم و من رفتم ترافيك هواپيمايى آتا و براى پرواز برگشت كارت پرواز گرفتم
ببخشديد اگه طولانى شد
پرواز برگشت هم قرار خواهم داد و عكسا و فيلما رو هر كى مى خواد در پيام شخصى ، برام ايملشو بفرسته تا براش ارسال كنم
باتشكر ( دوستان به دلايل امنيتى مجبور شدم اسم خلبان و كمك خلبان پرواز رو بر دارم )
ضيايى[bowing] @};-

---

میگم پرهام جان راستشو بگو چجوری اینقدر جامپ سیت میری؟ صواب داره به خدا!

---