مديرعامل سابق ايرتور با بيان اينکه رشد متوسط 65 درصدي نرخ بليت هواپيما تنها جبران مابه التفاوت نرخ دلار و سوخت بود، گفت: اين افزايش قيمت نه تنها هزينه ايرلاين ها را پوشش نداد، بلکه در کل زيان شرکت ها افزايش يافت. سيد مهدي صادقي در تحليل افزايش متوسط 65 درصدي نرخ بليت هواپيما اظهار داشت: اين افزايش نرخ فقط ظاهر موضوع را عوض کرد و نه تنها تاثيري بر افزايش درآمد ايرلاين ها نداشت بلکه به دليل رشد 250 درصدي نرخ سوخت هواپيما همزمان با اين مورد، مشکلات ايرلاين ها بيشتر هم شد.

عضو هيات مديره انجمن شرکت هاي هواپيمايي افزود: نرخ سوخت ايرلاين ها تا پيش از اين 200 تومان بود که هم اکنون به هر ليتر 700 تومان افزايش يافته است يعني اگر به ازاي هر مسافر متوسط 40 ليتر سوخت در يک ساعت پرواز مصرف شود اين مابه التفاوت براي هر ساعت صندلي پرواز و به ازاي هر مسافر 20 هزار تومان است. صادقي با بيان اينکه همچنين مابه التفاوت نرخ ارز 1226 توماني و 3 هزار توماني نيز در شرايط فعلي بايد مدنظر قرار گيرد، تصريح کرد: دولت از اين به بعد ارز مرجع به اير لاين ها اختصاص نمي دهد ضمن آنکه ارز اتاق مبادلات ارزي مشکلي از ايرلاين ها برطرف نمي کند زيرا مصرف ارز شرکت ها روزانه بوده و دريافت ارز بدين صورت در اتاق مبادلات مشکل است.

وي با بيان اينکه 70 درصد هزينه هاي يک ايرلاين ارزي است، يادآور شد: مابه التفاوت ارز 1226 توماني با ارز 3 هزار توماني براي هر مسافر در يک ساعت صندلي پرواز 60 هزار تومان است؛ با احتساب 20 هزار تومان مابه التفاوت نرخ سوخت و 60 هزار تومان مابه تفاوت نرخ ارز در حال حاضر يک ساعت صندلي پرواز براي ايرلاين ها 80 هزار تومان بيشتر از زماني که سوخت 200 تومان و ارز 1226 تومان بود، هزينه دارد و اين در حالي است که نرخ بليت تنها 65 درصد افزايش يافته است. صادقي تصريح کرد: هزينه ناوبري که دولت از ايرلاين ها دريافت مي کند هم در سال جاري بيش از صد درصد افزايش يافت، بنابراين اين افزايش هزينه ايرلاين ها را بيشتر کرده است.

عضو هيات مديره انجمن شرکت هاي هواپيمايي تصريح کرد: البته در اين ميان افزايش دستمزد پرسنل، رشد نرخ هزينه هاي عمومي نظير آب و برق، رشد هزينه تهيه کيترينگ و افزايش قيمت ديگر خدمات فرودگاهي نيز به ايرلاين ها فشار مي آورد. عضو هيات مديره انجمن شرکت هاي هواپيمايي تصريح کرد: با بيان همه موارد گفته شده و يک حساب سرانگشتي، مي توان به اين نتيجه رسيد که رشد 65 درصدي نرخ بليت هواپيما به جيب ايرلاين ها نمي رود، بلکه حتي توقع انتظاري هم براي مردم ايجاد کرده است در حالي که اين افزايش قيمت تنها جبران افزايش نرخ سوخت و مابه التفاوت نرخ دلار است. مدير عامل سابق ايران اير تور ادامه داد: اگر دولت درصدي را براي افزايش قيمت بليت محاسبه مي کرد و نرخ ها را افزايش مي داد اما به ايرلاين ها ارز مرجع 1226 توماني همراه با سوخت 200 توماني ارائه مي داد، شايد اين افزايش 65 درصدي کمکي بود براي پا گرفتن صنعت حمل و نقل هوايي.

اين کارشناس حمل و نقل هوايي افزود: لازم بود دولت در کنار ثابت نگه داشتن نرخ سوخت براي ايرلاين ها و ارائه ارز مرجع به آنها يا در نظر گرفتن مابه التفاوت نرخ ارز، درصدي نيز براي توسعه، آموزش و افزايش کيفيت خدمات و ايمني ايرلاين ها در نرخ جديد بليت، اختصاص مي داد. عضو هيات مديره انجمن شرکت هاي هواپيمايي اضافه کرد: دولت مي خواست با اين افزايش نرخ بليت تنها توازني براي ايرلاين ها در قبال افزايش نرخ سوخت و افزايش نرخ ارز برقرار کند. مدير عامل سابق ايران اير تور تصريح کرد: اين افزايش 70 درصدي نرخ بليت پروازهاي داخلي همچنين موجب شد مسافران حمل و نقل هوايي تا حدي کاهش يابد زيرا برخي مسافران جزو کثير السفرها نبودند و تنها براي سفرهاي تفريحي و گردشگري از اين مدل حمل و نقلي استفاده مي کردند که با اين افزايش قيمت به سوي ديگر شقوق حمل و نقل سوق يافته اند.

عضو هيات مديره انجمن شرکت هاي هواپيمايي گفت: در واقع هم اکنون شرايطي پيش آمده است که ايرلاين ها در کنار کاهش درآمد، با کاهش مسافر هم مواجه شده اند؛ يعني اگر ظرفيت تکميل صندلي ايرلاين ها تا پيش از اين 80 درصد بوده است، از اين پس به دليل کاهش قدرت خريد مردم سير نزولي خواهد داشت. اين کارشناس حمل و نقل هوايي با بيان اينکه حمل و نقل هوايي در تمام دنيا به عنوان حمل و نقل گران اما ايمن مطرح است، اضافه کرد: البته در اين صنعت مسافر واقعي به دنبال نرخ خدمات و کيفيت مطلوب است و هزينه سنگين آن را مي پردازد.

روزنامه وطن امروز، به تاريخ 20/8/91

---

چه انتظارى مى شه داشت؟؟
سال پيش همين موقع ايران اير به مشهد بالاى ٥ پرواز در روز داشت ولى الان ٢ يا ٣ پرواز از تهران به مشهد داره ، همچنين مقصد اصفهان
به عنوان مثال بليط تهران-رشت تو خود سايت ايران اير نوشته ٩٤ تومن ( فقط يك طرفه ) ولى اين در صورتى است كه من اين مسيرو در كمتر از سه ماه پيش هم رفت و هم برگشت با ١٢٠ تومن رفتم
يا پرواز هاى دبى كه كلا دو تا شده ، كه يكيش كانكشن يا همون پروازى است كه مى ره از تهران به بندر عباس و بعد با تغيير هواپيما به سمت دبى ميره و يك پرواز هم هست كه مستقيم مى ره به دبى
اين فقط درباره ايران اير نيست درباره ى همه ايرلاين هاست همچنين ماهان

---

در حالی که بیشتر شرکت های هواپیمایی دنیا به دلیل از دست دادن صندلی های پروازی در حال کاهش قیمت ها و پروازهای اقتصادی تر برای جبران مشکلات هستند و حتی تا مرز ورشکستگی پیش رفته اند و گروهی هم در حال ادغام هستند و یا در هنگام افزایش به 5 درصد اکتفا می کنند داستان افزایش 70 درصدی بلیت ها در ایران باعث شگفتی همگان شد. سوال اینجاست چرا باید مسافر بهای جبران افزایش هزینه ها و سوخت و... شرکت های مافیایی را پرداخت کند اگر واقعا مقرون به صرفه نبود الان دوستان دلال در جای دیگری مشغول فعالیت بودند ؟حقوق یک کارمند در اروپا با حقوق یک کارمند در ایران مگر برابر است که در موقع نیاز به افزایش بلیت ها به قیمت ساعت صندلی پروازی انجا با ایران مقایسه می شود؟کجای دنیا برای یک ساعت پرواز با یک هواپیمای فرسوده 35 ساله و در اوج نابه سامانی و سوء مدیریت بیش از 80 دلار از مسافر اخذ می شود؟مگر خدمان و کیفیت کار ما به دلار است که هزینه ها به دلار از مسافر اخذ می شود. مگر 20 درصد بلیت هر پرواز بهای کترینگ نیست؟کجا بهای 20 درصد یک ویفر و سن ایچ 130 هزار تومان است؟ مگر نباید در ازای هر 7 هواپیما یک فروند استندبای برای جبران تاخیرها داشت؟پس فلسفه وجود شرکت با سه هواپیما چیست ؟ایا هشدارها و تهدیدهای یاتا و ایکائو صرفا سیاسی است یا در بازرسی ها نکاتی دیده شده؟جایگاه حقوق پایمال شده مصرف کننده کجاست؟چرا در برابر ورود شرکت های هواپیمایی مسافربری خارجی در مسیرهای داخلی و ایجاد بازار رقابتی مقاومت می شود؟چرا امثال شهبازی ها و دلسوزان صنعت خانه نشین می شوند؟تا کی باید در پروازهای شرکت های هواپیمایی خارجی نام بهترین خلبانان ایرانی را بشنویم؟اصلا چرا باید همای عزیزمان اینقدر مظلوم بشود همایی که فقط یک برند و شرکت نیست و نماد غرور ملی و تاریخ ماست، زمانی که مدیران فعلی قطر و امارات در قنداق بودند 5 پرواز هفتگی به نیویورک داشت نیویورکی که دیدن لوگوی زیبایش سالی یکبار اشک شوق و بوی وطن را برای خلبانان ایرانی شاغل در امریکا فرودگاه جان اف کندی به همراه می اورد .چرا بسیاری از جوانان مستعد و دارای صلاحیت علمی مانند بسیاری از خلبانان جوان که در همین سایت هم درد دل کرده اند به دلیل نداشتن پارتی و پول از ادامه راه باز مانده اند؟ اگر واقعا ادامه راه برایتان مقرون به صرفه نیست و ادعای افزایش هزینه ها را دارید دست از هواپیماداری بردارید و به کار بسازبفروشی و سود سرشارش بپردازید که اجر روی اجرش سود است و با جان و مال مردم بیش از این بازی نکنید و خانواده دلسوز و زحمتکش هواپیمایی کشور را بیش از این به خون دل خوردن وا مدارید.شما قطعا در برابر خلبانان و کرو پروازی، مهندسین و کارکنان شریفی که در اوج سوء مدیریت شما در سرما و گرما و زیر فحش و تازیانه تحریم و کمبود قطعه هواپیمای 747 را اورهال می کند و ناوگان فرسوده را با سیلی سرخ نگه داشته بطوری که مهندسین صنعت هواپیماسازی امریکایی را هم به تحسین واداشته قطعا مسئولید. ما که از دور نظاره گر هستیم جان به لب شدیم این دوستان که از نزدیک هستند چه می کشند، این تنها یک درد دل دلسوزانه بود و....
اسرار ازل را نه تو دانی و نه من
وین خط مقرمط نه تو خوانی و نه من
هست از پس پرده گفتگوی من و تو
چون پرده بر افتد نه تو مانی و نه من


ویرایش مدیر:لطفاً در بخش مرتبط تاپیک درج کنید.ادغام شد.

در حالی که بیشتر شرکت های هواپیمایی دنیا به دلیل از دست دادن صندلی های پروازی در حال کاهش قیمت ها و پروازهای اقتصادی تر برای جبران مشکلات هستند و حتی تا مرز ورشکستگی پیش رفته اند و گروهی هم در حال ادغام هستند و یا در هنگام افزایش به 5 درصد اکتفا می کنند داستان افزایش 70 درصدی بلیت ها در ایران باعث شگفتی همگان شد. سوال اینجاست چرا باید مسافر بهای جبران افزایش هزینه ها و سوخت و... شرکت های مافیایی را پرداخت کند اگر واقعا مقرون به صرفه نبود الان دوستان دلال در جای دیگری مشغول فعالیت بودند ؟حقوق یک کارمند در اروپا با حقوق یک کارمند در ایران مگر برابر است که در موقع نیاز به افزایش بلیت ها به قیمت ساعت صندلی پروازی انجا با ایران مقایسه می شود؟کجای دنیا برای یک ساعت پرواز با یک هواپیمای فرسوده 35 ساله و در اوج نابه سامانی و سوء مدیریت بیش از 80 دلار از مسافر اخذ می شود؟مگر خدمان و کیفیت کار ما به دلار است که هزینه ها به دلار از مسافر اخذ می شود. مگر 20 درصد بلیت هر پرواز بهای کترینگ نیست؟کجا بهای 20 درصد یک ویفر و سن ایچ 130 هزار تومان است؟ مگر نباید در ازای هر 7 هواپیما یک فروند استندبای برای جبران تاخیرها داشت؟پس فلسفه وجود شرکت با سه هواپیما چیست ؟ایا هشدارها و تهدیدهای یاتا و ایکائو صرفا سیاسی است یا در بازرسی ها نکاتی دیده شده؟جایگاه حقوق پایمال شده مصرف کننده کجاست؟چرا در برابر ورود شرکت های هواپیمایی مسافربری خارجی در مسیرهای داخلی و ایجاد بازار رقابتی مقاومت می شود؟چرا امثال شهبازی ها و دلسوزان صنعت خانه نشین می شوند؟تا کی باید در پروازهای شرکت های هواپیمایی خارجی نام بهترین خلبانان ایرانی را بشنویم؟اصلا چرا باید همای عزیزمان اینقدر مظلوم بشود همایی که فقط یک برند و شرکت نیست و نماد غرور ملی و تاریخ ماست، زمانی که مدیران فعلی قطر و امارات در قنداق بودند 5 پرواز هفتگی به نیویورک داشت نیویورکی که دیدن لوگوی زیبایش سالی یکبار اشک شوق و بوی وطن را برای خلبانان ایرانی شاغل در امریکا فرودگاه جان اف کندی به همراه می اورد .چرا بسیاری از جوانان مستعد و دارای صلاحیت علمی مانند بسیاری از خلبانان جوان که در همین سایت هم درد دل کرده اند به دلیل نداشتن پارتی و پول از ادامه راه باز مانده اند؟ اگر واقعا ادامه راه برایتان مقرون به صرفه نیست و ادعای افزایش هزینه ها را دارید دست از هواپیماداری بردارید و به کار بسازبفروشی و سود سرشارش بپردازید که اجر روی اجرش سود است و با جان و مال مردم بیش از این بازی نکنید و خانواده دلسوز و زحمتکش هواپیمایی کشور را بیش از این به خون دل خوردن وا مدارید.شما قطعا در برابر خلبانان و کرو پروازی، مهندسین و کارکنان شریفی که در اوج سوء مدیریت شما در سرما و گرما و زیر فحش و تازیانه تحریم و کمبود قطعه هواپیمای 747 را اورهال می کند و ناوگان فرسوده را با سیلی سرخ نگه داشته بطوری که مهندسین صنعت هواپیماسازی امریکایی را هم به تحسین واداشته قطعا مسئولید. ما که از دور نظاره گر هستیم جان به لب شدیم این دوستان که از نزدیک هستند چه می کشند، این تنها یک درد دل دلسوزانه بود و....
اسرار ازل را نه تو دانی و نه من
وین خط مقرمط نه تو خوانی و نه من
هست از پس پرده گفتگوی من و تو
چون پرده بر افتد نه تو مانی و نه من

دوست عزيز حرف شما از يه لحاظ درست است و آن هم ابميوه و كيك و ... ( كيترينگ ) مى باشد ولى وقتى در يك كشور تورم زياد مى شود ايرلاين نيز مجبور مى شود نسبت به ان تورم ، به حقوق خلبان و كادر پرواز نيز بيفزايد در ضمن وقتى اودلار با قيمت x اوشلوغ ( واحد پول خنده بازارى 😎 ) است و سوخت با ليترى ٧٠٠ تومن حساب مى شود قيمت ها بى دليل بالا نمى رود و چندين دلايل ديگر كه اينجا لازم نمى بينم بگم
شما بهتر است همين مطلبى كه چند ساعت پيش تورج خان گذاشتن را مشاهده كنيد
بهتر است كه چشمانمان را باز كنيد و به همه ى عوامل نگاه كنيم ، در هيچ اتفاقى يك عامل موثر نيست دوست عزيز[flower]
در ضمن درباره ى اقاى شهبازى بگوم كه دل اكثر ما از آن پره ، ملت ما هميشه يك نفر رو از عرش به فرش مى نشانند و برعكس
كار اقاى شهبازى رو دست كم نمى گيرم و كار هر كسى نبود ولى اون وظيفش اينه كه تو اين موقعيت هواپيما را كنترل كنه و اين كار وظيفه من و شما نيست ، درضمن وقتى ايشان يك عمل روتين رو اونجام داده و چندين بار در شبيه سازى ها بدتر از ان را تجربه كرده
بعد وقتى كه اين كار را كرده پس از قدر دانى از اون ، ايشان بايد به كارش باز مى گشت ، آيا كار اقاى شهبازى سخت تر بود يا كاپيتان سالنبرگ ؟؟؟ ( وقتى ايشان هواپيما را در رود خانه بدون تلفات جانى به زمين نشاند)
ايشان نيز مى توانست برود هر روز يه كشور كنفراس به دلايلى ديگر مثلا مى توانست به علت حملات تروريستى هر روز به يك كشور برود و بجاى پرواز به حاشيه هاى پرواز بپردازد
اقاى شهبازى بايد به كار خود باز مى گشت و ببخشيد ايشان فرد خاصى نيستن كه در اين مورد اظهار نظر مى كنند ( البته نظر دادن هيچ مشكلى ندارد بلكه بسيار مفيد است ولى دخالت در كار ديگران بسيار كار زشتى است )و براى اقاى اوباما نامه مى نويسند
خيلى ادم هاى ديگر در همين ايران هستند كه كار هاى مهم ترى نسبت به كار ايشان كرده اند
پاينده و پيروز[flower]

---

دوست عزیز من Capt.ziaie سپاس از جواب شما اما با نگاهی دوباره به متن شاید متوجه منظور من بشوید